گنجور

حاشیه‌ها

عبدالملک غنی زاده در ‫۶ سال و ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۳ خرداد ۱۳۹۷، ساعت ۰۸:۰۷ دربارهٔ نصرالله منشی » کلیله و دمنه » مقدمهٔ نصرالله منشی » بخش ۴ - محاسن عدل:

در خط 15 عواطق=عواطف میباشد
آنست که ابواب مکارم و انواع عواطق را بی شک نهایتی است

 

mrym در ‫۶ سال و ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۳ خرداد ۱۳۹۷، ساعت ۰۸:۰۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۳۶:

بمیرید قبل از اینکه بمیرید...مولانا به مردن ایگو یا همون نفس اشاره داره که با کشتن آن گویی از زندانی که ما را محدود کرده و نمیذاره خدا را ببینیم رها شویم(تیشه بگیرید پی حفره ی زندان) و حال آنکه وقتی توانستیم از نفس خود یا همان ایگو رها شویم خدا را میابیم که درواقع خود ما و تمام جهان همان خدای بینهایت و لایتناهی هست که محدودیت نفس نمیگذاشت آن را ببینیم (چو زندان بشکستید همه شاه و شهرید ) به وضوح برداشت میشه خدا چیزی خارج از ما نیست؛همونطور که در این مصراع هم اشاره شده(در خود بطلب هر آنچه خواهی که"تویی")میشه گفت یجورایی اصل وحدت وجوده شاید...

 

شاهرخ در ‫۶ سال و ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۳ خرداد ۱۳۹۷، ساعت ۰۵:۲۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۴:

صبح نزدیک است خامش ، کم خروش

و دیگر اینکه
گوشم شنید قصه ایمان و مست شد
کو قسم چشم ؟ صورت ایمانم آرزوست

 

بیگانه در ‫۶ سال و ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۳ خرداد ۱۳۹۷، ساعت ۰۱:۱۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۹:

«آه... بی تاب شدن، عادت کم حوصله هاست»...

 

اشکان در ‫۶ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۲ خرداد ۱۳۹۷، ساعت ۲۱:۵۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۶۷:

با احترام به همه بزرگواران
استاد همایون شجریان
در آلبوم ((آب،نان،آواز)) این شعر را به بهترین شکل ممکن خوانده اند
ترک پنجم مقدمه دشتی

 

رهی رهگذر در ‫۶ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۲ خرداد ۱۳۹۷، ساعت ۲۱:۵۵ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۵:

خانم صبا و آقای مهدی: بلی، وزن اشعار درست نوشته شده. در این وزن اختیارات وزنی وجود دارد که مصراع اول دراز و یا کوتاه بیاید یعنی فعلاتن میتواند فاعلاتن بیاید و این خیلی معمول است. درود
آقای مهدی: خجل از ننگ موزون تر و فصیح تر است. شرم از ننگ اندکی سکتگی خواهد داشت چون مطابق اختیارات لفظی باید جداگانه تلفظ گردند. درود

 

همایون در ‫۶ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۲ خرداد ۱۳۹۷، ساعت ۲۱:۳۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۲۵:

این غزل حلقه‌ای است از سه گانه‌ای که دو غزل دیگر با مطلع زیر دارد و مجال مناسب و زمینه‌ای فراخ برای بیان افکار شاعر فراهم می‌‌سازد
بی گاه شد بی‌گاه شد خورشید اندر چاه شد - خورشید جان عاشقان در خلوت الله شد
شب که پیش از این به دنیای معنی‌ تعبیر شد که خلوت گاه عاشقان معنی‌ است و جایگاه الله نیز همان جاست، و سپس به یک توانمندی پنهان، تعبیر گردید چون یوسفی در چاه، چون شاهی‌ در صورت یک پیاده و چون مغزی در میان کاه که هر که به این توانمندی آگاه گردد گویی گوهری یگانه یافته و جلال دین این گوهر را به چنگ آورده است و اکنون آن را به ماه تعبیر می‌‌کند که در دل شب جای دارد و شب وقت طلوع آن است، روز خورشیدی دارد که با آن همه چیز را میتوان دید بجز آن گوهر یکتا را، ولی در بیگاه و شب هیچ چیز دیده نمی شود بجز ماه یا همان گوهر یکتا
در آن دو غزل هر سخنی را چون لباسی دوباره شسته شده می‌‌دید بر قامت معنی‌ و هر ایمانی را در برابر ایمان خود گمراهه می‌‌شمرد و اینجا ارزش شب را به اوج می‌‌رساند و ماه شب را چون دانه‌ای یگانه در آسمان می‌‌داند که هر چه غیر آن است چون کاه از آن جدا گردیده است و سکوت و خاموشی را در شب از آن می‌‌داند که جستجو باید بی‌ هیچ تشویش و در خلوت صورت پذیرد
و کوتاه سخن آنکه شمس تبریز هرگز به طلوع و غروب در نمی آید و این روز و شب جنبه تمثیل دارد بلکه ما در یگانگی همانند شب هستیم و آنکه مانند ماه می‌‌درخشد انسانی‌ است که با این بازی یگانگی آشناست و بقیه می‌‌توانند در سایه او به شاهی‌ خود دست یابند
این گونه است که جلال دین بزرگی در هستی‌ را درخورد انسان می‌‌داند و آن را برای انسان جستجو می‌‌کند و هستی‌ را همان شب می‌‌داند که انسان در دل آن طلوع می‌‌کند همان گونه که یوسف و مصطفی کردند و شمس تبریز

 

امیررضا در ‫۶ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۲ خرداد ۱۳۹۷، ساعت ۲۱:۲۹ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب سوم در فضیلت قناعت » حکایتِ شمارهٔ ۲۶:

لطفا کاملش کنید ... حیفه ...

 

امین افشار در ‫۶ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۲ خرداد ۱۳۹۷، ساعت ۲۱:۲۱ دربارهٔ عطار » تذکرة الأولیاء » ذکر یحیی معاذ رازی قدس الله روحه العزیز:

و گفت: اگر فردا مرا گوید چه آوردی؟ گویم: خداوندا! از زندان موی بالیده و جامه شوخگن و عالمی اندوه و خجلت برهم بسته چه توان آورد؟ مرا بشوی و خلعتی فرست و مپرس.

 

امین افشار در ‫۶ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۲ خرداد ۱۳۹۷، ساعت ۲۱:۲۱ دربارهٔ عطار » تذکرة الأولیاء » ذکر یحیی معاذ رازی قدس الله روحه العزیز:

گفتند: محبت را نشان چیست؟ گفت: آنکه به نکویی زیادت نشد و به جفا نقصان نگیرد.

 

امین افشار در ‫۶ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۲ خرداد ۱۳۹۷، ساعت ۲۱:۲۰ دربارهٔ عطار » تذکرة الأولیاء » ذکر یحیی معاذ رازی قدس الله روحه العزیز:

و گفت: اگر دوزخ مرا بخشند هرگز هیچ عاشق را نسوزم از بهر آنکه عشق خود او را صدبار سوخته است.
سایلی گفت: اگر آن عاشق را جرم بسیار بود او را نسوزی؟
گفت: نی، که آن جرم به اختیار نبوده است، که کار عاشقان اضطراری بود نه اختیاری.

 

احسان در ‫۶ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۲ خرداد ۱۳۹۷، ساعت ۲۰:۵۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳:

هی داد ...
ای خدا فریاد ...
آدم بعضا چه تفاسیر کودکانه یا بهتر بگم جاهلانه ای میبینه !
یکی گفته منظور حافظ از ترک شیرازی پسر بچه های زیبا بودن که حافظ بهشون گرایش داشته!!!
یکی گفته منظور از ترک ، استاد شهریار بوده !! (چند صد سال قبل !!! )
یکی گفته قشقایی و یکی دیگه بحث بر سر نام دیگه!!!
...
عزیزان دل ...
ترک شیرازی یعنی خداوند ...
دختر چینی یعنی خداوند ...
دهقان سالخورده یعنی خداوند ...
پادشه خوبان یعنی خداوند ...
زلف آشفته و خوی کرده یعنی خداوند ...
و ...
ادبیات مغازه و دکان بقالی نیست که اگر بگن ماست ، منظور همون ماست باشه!!!
بقول مولانا :
نامِ او در نامها مکتوم کرد ..
مَحرمان را سِرِ آن معلوم کرد ...

 

۷ در ‫۶ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۲ خرداد ۱۳۹۷، ساعت ۱۹:۱۶ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۰۷:

تا/ب/دان/سا*
فعلاتن
ع/د/سی/می/
فعلاتن
نش/ب/چو/گان*
فعلاتن
ب/ز/نی
فعلن
در وزنهایی که با فعلاتن آغاز میشود میتوان فاعلاتن را فعلاتن گرفت.یعنی هجای کوتاه را بلند گرفت

 

حسین معتقدی در ‫۶ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۲ خرداد ۱۳۹۷، ساعت ۱۹:۰۰ دربارهٔ محتشم کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۶:

به بحر هجرچولنگرشکست کشتی جان صحیح است واشتباها لشکردرج شده لطفا"اصلاح فرمایید

 

نادر.. در ‫۶ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۲ خرداد ۱۳۹۷، ساعت ۱۸:۵۴ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۹ - حالا چرا:

آسمان چون جمع مشتاقان پریشان می کند
می بسازم جملگی هفت آسمان را شهر یار..

 

احسان در ‫۶ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۲ خرداد ۱۳۹۷، ساعت ۱۷:۳۱ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۹ - حالا چرا:

آسمان چون جمع مشتاقان پریشان می کند
در شگفتم من نمی پاشد ز هم دنیا چرا
بیت عجیبی ست !

 

برگ بی برگی در ‫۶ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۲ خرداد ۱۳۹۷، ساعت ۱۷:۰۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۷۴:

شاید این غزل زیبا در آغازین روزهای تحول بنیادی مولانا پس از دیدار با شمس سروده شده باشد و در آن مولانا گویی از نو زاده شده و آنی که می خواسته شده است . شکر و شهد پراکنی را عندلیب وار آعاز میکند چنان که از این شهد، شیر میجوشد که پرورنده جان آدمیان است ، در خرمن شکر آسودن را خوشتر میداند اما این شکر نه به اراده وی که با لطف و اراده او با واسطه طوطیان شکر شکن از نی وجودش تراوش میکند تا جهانیان را از آن بهره ها باشد.

 

بیگانه در ‫۶ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۲ خرداد ۱۳۹۷، ساعت ۱۵:۲۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۷۰:

قصه دراز است و اشارت بس است
دیده فزون دار و سخن مختصر
محشر است این بیت...

 

نادر.. در ‫۶ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۲ خرداد ۱۳۹۷، ساعت ۱۵:۱۴ دربارهٔ فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۵:

اجرای ابیاتی از این غزل زیبا در دستگاه چهارگاه با صوت دلکش زنده یاد قمرالملوک وزیری موجود است..

 

لیلا در ‫۶ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۲ خرداد ۱۳۹۷، ساعت ۱۵:۱۳ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۰۷:

سلام
دوستان همگی فهمیدیم که در بیت ششم ضمیر "ش" لازمه و معناش مفعولیه ولی من هنوز هم نمیتونم وزنشو درست متوجه بشم :-/

 

۱
۲۴۶۴
۲۴۶۵
۲۴۶۶
۲۴۶۷
۲۴۶۸
۵۱۳۵
sunny dark_mode