این حکایت درباره مکالمه یک دزد و یک گداست که یکدیگر را سرزنش میکنند. دزد، گدا را برای خفّت و خواری سرزنش میکند و گدا، از عاقبت شوم و خطرناک دزدی میگوید.
برگردان به زبان ساده
# دزدی گدایی را گفت: شرم نداری که دست از برایِ جوی سیم پیشِ هر لَئیم دراز میکنی؟
دزدی به گدایی گفت: خجالت نمیکشی که برای پول ناچیزی دست خود را پیش هر آدم پستی دراز میکنی؟
نریمان در ۷ سال و ۸ ماه قبل، شنبه ۱۷ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۰۳:۵۱ نوشته:
کو گوش شنوا، این پروژه در ابتدای راه جهارنعل میتاخت رهرو آنست که آهسته و پیوسته طی مسیر کند عین بیماری و مرض که اگر تب بیمار پیوسته باشد مجنون نکند میکشد ولی تب تند به تندی هم سرد بشود کاری نباشد سلامتی بیمار را. باروتشون همینقدر بود نباید انتظار بیشتر داشت چون تا همینجا هم به الطفات حضرات مسفیض بودیم بی منت و به رایگان مستفید.
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
این حکایت درباره مکالمه یک دزد و یک گداست که یکدیگر را سرزنش میکنند. دزد، گدا را برای خفّت و خواری سرزنش میکند و گدا، از عاقبت شوم و خطرناک دزدی میگوید.
دزدی به گدایی گفت: خجالت نمیکشی که برای پول ناچیزی دست خود را پیش هر آدم پستی دراز میکنی؟
گدا گفت: دست دراز کردن برای یک جو سیم بهتر از اینکه به دانگ و نیمی قطع کنند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۵ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.