احمدرضا امینی در ۴ سال قبل، شنبه ۱۹ مهر ۱۳۹۹، ساعت ۱۳:۰۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۴:
سلام
به نظر بنده مصرع دوم بیت دوم اشکال وزنی دارد. یک هجا کم دارد
مرتضی قنبری در ۴ سال قبل، شنبه ۱۹ مهر ۱۳۹۹، ساعت ۱۲:۲۸ دربارهٔ محتشم کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۲:
با توجه به وزن و مصرع دوم، به نظر میرسد مصرع اول باید به صورت زیر اصلاح شود:
چو افکنده «بینید» در خون تنم را
رؤیا در ۴ سال قبل، شنبه ۱۹ مهر ۱۳۹۹، ساعت ۰۹:۵۵ دربارهٔ محتشم کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۵:
درود جناب حسینزاده. مصرع «مرا گذاشت درین مملکت غریب و برفت» ایراد وزنی نداره؛ باید با وقفه بعد از مملکت بخونیدش: «مرا گذاشت در این مملکت، غریب و برفت»
مهدی محبوبی در ۴ سال قبل، شنبه ۱۹ مهر ۱۳۹۹، ساعت ۰۴:۲۰ دربارهٔ شیخ بهایی » دیوان اشعار » مثنویات پراکنده » شمارهٔ ۱۰:
رخصت ار یابد ز ما آه ِ سحر
هر دو عالم را کند زیر و زبر
19 مهر 1399
مهدی محبوبی در ۴ سال قبل، شنبه ۱۹ مهر ۱۳۹۹، ساعت ۰۴:۱۴ دربارهٔ شیخ بهایی » دیوان اشعار » مثنویات پراکنده » شمارهٔ ۱۰:
عادت ما نیست رنجیدن ز کس
گر بیازارد ، نگوییمش که بس
مهدی محبوبی در ۴ سال قبل، شنبه ۱۹ مهر ۱۳۹۹، ساعت ۰۴:۱۲ دربارهٔ شیخ بهایی » دیوان اشعار » مثنویات پراکنده » شمارهٔ ۱۰:
در اینجا
عادت ِ ما نیست رنجیدن به کس
گر بیازارد ، نگوییمش به کس
در نسخه ی دیگر به جای به کس ، که بس آمده است که هر دو درست است و از هر دو می شود استفاده کرد :
عادت ِ ما نیست رنجیدن به کس
گر بیازارد ، نگوییمش که بس
19 مهر 1399
مهدی محبوبی در ۴ سال قبل، شنبه ۱۹ مهر ۱۳۹۹، ساعت ۰۴:۰۹ دربارهٔ شیخ بهایی » دیوان اشعار » مثنویات پراکنده » شمارهٔ ۱۰:
عادت ما نیست رنجیدن ز کس
گر ( به جای ور ) بیازارد ، نگوییمش که بس
19مهر1399
مهدی محبوبی در ۴ سال قبل، شنبه ۱۹ مهر ۱۳۹۹، ساعت ۰۴:۰۵ دربارهٔ شیخ بهایی » دیوان اشعار » مثنویات پراکنده » شمارهٔ ۸:
چه خوش بودی از (به جای ار ) باده ی کهنه سال
شدی بر من ِ خسته یکدم حلال
19 مهر 1399
مهدی محبوبی در ۴ سال قبل، شنبه ۱۹ مهر ۱۳۹۹، ساعت ۰۳:۵۹ دربارهٔ شیخ بهایی » دیوان اشعار » مثنویات پراکنده » شمارهٔ ۵:
یک بیت اصلی از ابیات شعر جا افتاده است
قبل از بیت ِ ( الهی به زهرا )
این بیت باید نوشته شود :
الهی به خورشید ِ اوج ِ هدایت
الهی ، الهی ، به شاه ِ ولایت
19 مهر 1399
مهدی محبوبی در ۴ سال قبل، شنبه ۱۹ مهر ۱۳۹۹، ساعت ۰۳:۵۴ دربارهٔ شیخ بهایی » دیوان اشعار » مثنویات پراکنده » شمارهٔ ۴:
یک دمک با خود آ ، ببین چه کسی ؟
یک دم، دمی ، یک لحظه به خودت بیا
19 مهر 1399
مهدی محبوبی در ۴ سال قبل، شنبه ۱۹ مهر ۱۳۹۹، ساعت ۰۳:۴۹ دربارهٔ شیخ بهایی » دیوان اشعار » مثنویات پراکنده » شمارهٔ ۲:
مُضَعفَر =غذایی که با زعفران خوش عطر و خوش طعم شده باشد .
19 مهر 1399
مهدی محبوبی در ۴ سال قبل، شنبه ۱۹ مهر ۱۳۹۹، ساعت ۰۳:۴۴ دربارهٔ شیخ بهایی » دیوان اشعار » مثنویات پراکنده » شمارهٔ ۲:
با سلام
به نظرم
(چند باشم مورع الخاطر ) درست نیست
(چند باشم موزع الخاطر) درست است.
19 مهر 1399
مهدی محبوبی در ۴ سال قبل، شنبه ۱۹ مهر ۱۳۹۹، ساعت ۰۳:۳۴ دربارهٔ شیخ بهایی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴:
الا یا ریح ان تمرو علی وادی اخلایی
ان باید لن نوشته شود
درستش :
الا یا ریح لن تمرو علی وادی اخلایی
مهدی محبوبی در ۴ سال قبل، شنبه ۱۹ مهر ۱۳۹۹، ساعت ۰۳:۲۱ دربارهٔ شیخ بهایی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰:
یک بیت جا افتاده است :
بعد از بیت ِ ( بیهوده صداع ِ خود ندادیم... )
و قبل از بیت ِ ( باشد که چه بعد ما عزیزی...)
بیت ِ زیر جا افتاده است و باید نوشته شود :
با وحشت ِ گور ، اُنس جُستیم
در کُنج ِ لَحَد بیارَمیدیم
19 مهر 1399
مهدی محبوبی در ۴ سال قبل، شنبه ۱۹ مهر ۱۳۹۹، ساعت ۰۳:۱۴ دربارهٔ شیخ بهایی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹:
یک بیت جا افتاده است
بعد از بیت ِ بهشتم می دهد رضوان به طاعت
و قبل از بیت ِ بهایی جوید از من زهد و تقوی
بیت ِ زیر باید نوشته شود که در این صفحه از وبسایت گنجور دات نت جا افتاده است :
زِ تو آزرده گردد حلقه ی ذکر
که لا دارم ، ولی الّا ندارم
1399-مهر-19
مهدی محبوبی در ۴ سال قبل، شنبه ۱۹ مهر ۱۳۹۹، ساعت ۰۳:۰۵ دربارهٔ شیخ بهایی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶:
ای دل ، تو در این ورطه مزن لاف ِ صبوری
وی عقل ، تو همبر سر ِ این واقعه مگریز
وی درست است ( وای ) درست نباید باشد.
مهدی محبوبی در ۴ سال قبل، شنبه ۱۹ مهر ۱۳۹۹، ساعت ۰۳:۰۲ دربارهٔ شیخ بهایی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵:
برای حلل در بیت ِ
صد خنده زند بر حلل قیصر و دارا
هیچ معنایی در فرهنگ لغت پیدا نکردم
اما با توجه به مصرع ِ بعدی فکر میکنم معنی ِ حلل باید لباس گرانبها باشد یا کنایه از لباس ِ گرانبها و پرشکوه باید باشد.
مهدی محبوبی در ۴ سال قبل، شنبه ۱۹ مهر ۱۳۹۹، ساعت ۰۲:۵۰ دربارهٔ شیخ بهایی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲:
با زائران محرم ، شرطست آن که باشد
غسل زیارت ما ، از اشک ِ چشم ِ خونبار
به نظرم درستش این است که به جای ما ، امّا باید نوشته شود :
با زائران محرم ، شرطست آن که باشد
غسل زیارت امّا ، از اشک ِ چشم ِ خونبار
احسان در ۴ سال قبل، شنبه ۱۹ مهر ۱۳۹۹، ساعت ۰۲:۲۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۵۳:
این غزل نه بیت دارد و کامل آن اینگونه است:
من ترک عشق شاهد و ساغر نمی کنم
صد بار توبه کردم و دیگر نمی کنم
باغ بهشت و سایه طوبی و قصر حور
با خاک کوی دوست برابر نمی کنم
تلقین و درس اهل نظر یک اشارت است
گفتم کنایتی و مکرر نمی کنم
هرگز نمی شود ز سر خود خبر مرا
تا در میان میکده سر بر نمی کنم
شیخم به طنز گفت حرام است می، مخور
گفتم به چشم، گوش به هر خر نمی کنم
پیر مغان حکایت معقول می کند
معذورم ار محال تو باور نمی کنم
این تقویَم بس است که با شاهدان شهر
ناز و کرشمه بر سر منبر نمی کنم
ناصح به طعنه گفت رو ترک عشق کن
محتاج جنگ نیست برادر نمی کنم
حافظ جناب پیر مغان جای دولتست
من ترک خاک بوسی این در نمی کنم
مهدی محبوبی در ۴ سال قبل، شنبه ۱۹ مهر ۱۳۹۹، ساعت ۰۲:۲۶ دربارهٔ شیخ بهایی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸:
بعد از بیت هفتم ( کرد اکتفا به دنیی دون خواجه ، کاین عروس )
و قبل از بیت ِ ( آن کو نوید آیه ی لا تقنطو شنید )
بیت ِ هشتم از متن اصلی ِ این شعر از شیخ بهایی در این پیج از گنجور نوشته نشده است و جا افتاده است .
لطفا در این صفحه ببت ِ زیر را اضافه کنید .
بیت ِ زیر باید بعد از بیت ِ هفتم نوشته شود :
تا پشت ِ خود به گنج ِ ازل داده ایم ما
ملک ِ ابد به جانب ِ ما رو نمی کند
با تشکر