گنجور

حاشیه‌ها

مسعود در ‫۳ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ اسفند ۱۳۹۹، ساعت ۱۹:۴۷ دربارهٔ خواجه عبدالله انصاری » مناجات نامه » مناجات شمارهٔ ۲۷:

سلام
سعی کنید در نوشتن عبارات یا شعرها غلط املایی نداشته باشید تا خواننده در خواندن مطلب به سختی نیفتد و مفهوم را به درستی درک کند.انشاله

 

بابک در ‫۳ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ اسفند ۱۳۹۹، ساعت ۱۸:۳۰ دربارهٔ شاطر عباس صبوحی » غزلیات » شمارهٔ ۴۳ - خواب آلودگان:

«در ره عشق تو اندر کوچه و بازار ، زار» صحیح است. ترکیب «ره عشق» یا «راه عشق» در ادبیات شعری بزرگان ادبیات ما بسیار استفاده شده است ولی بنده تاکنون در این اشعار ، «ده عشق» ندیده و نخوانده‌ام. اما راه عشق و ره عشق بسیار مورد استفاده قرار گرفته. افزون بر این ، نباید جای حرف و حدیثی باقی بماند وقتی همین شاعر (شاطر عباس صبوحی) در غزل دیگری هم از این ترکیب استفاده کرده است و میگوید:
سر ز پا نشناختن در راه عشقت عیب نیست
قدر و قیمت آن سری دارد که خاک پای تست...
شعر مشهور حافظ هم همین مطلب را تایید میکند که:
راهیست راه عشق که هیچش کناره نیست
آنجا جز آن‌که جان بسپارند ، چاره نیست...
و باز حافظ در غزل دیگری میگوید:
مرغ خوشخوان را بشارت باد کاندر راه عشق
دوست را با ناله‌ی شب‌های بیداران خوش است..
و در غزلی دیگر:
گر مرید راه عشقی فکر بدنامی مکن
شیخ صنعان خرقه رهن خانه خمار داشت
و موارد دیگری هم از کاربرد این ترکیب در شعر مفاخر ادبی ایران وجود دارد.

 

احمد علیپور در ‫۳ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ اسفند ۱۳۹۹، ساعت ۱۴:۱۹ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸:

مقشر به معنی پوست کنده است و این تشبیه (چشم به بادام پوست کنده شده) سه بار در غزلیات بیدل تکرار شده

 

محسن در ‫۳ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ اسفند ۱۳۹۹، ساعت ۱۴:۱۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۲:

این غزل را استاد مهدی نوریان خیلی خوب شرح کرده‌اند:
https://shaareh.ir/jamejahannama1/
https://shaareh.ir/jamejahannama1-2/

 

ابراهیم در ‫۳ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ اسفند ۱۳۹۹، ساعت ۱۲:۵۵ دربارهٔ شاطر عباس صبوحی » غزلیات » شمارهٔ ۱۲ - دل گمشده:

گر چه از ریختن خون منت خرسندیست
چه در متن اصلی جا افتاده

 

حسن در ‫۳ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ اسفند ۱۳۹۹، ساعت ۱۲:۰۸ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۰:

یه سوال دارم!
اینکه چه اصراری دارن بعضی که ثابت کنن منظور از می و معشوق، شراب ناب الهی و بهشت و جهنم و ... هستش؟
و اینکه شاعر وقتی منظورش چنین چیزهای والا و پر مقامی هست، چرا باید به می و شراب و معشوق و ... که چیز های پست و بی ارزشی هستن تشبیه بشن؟؟؟؟؟
و اینکه کسی که شعر با این نظم و نظام رو خلق کرده میتونست منظورش رو جوری بگه که چنین شک به جان ما نیوفته.
لطف کنید بگید کجای افکارم اشتباه هستش؟

 

زهره خضری در ‫۳ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ اسفند ۱۳۹۹، ساعت ۱۱:۴۲ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۰۷:

سلام و ادب
خوانش دوستان زیبا بود
خوانش جناب سروری در بیت هفتم نیاز به اصلاح دارد...

 

قلندر در ‫۳ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ اسفند ۱۳۹۹، ساعت ۱۰:۰۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹:

با درود و مهر...
از لحظه ی زایش نزاع شروع شد زمان خامی گذشت و زمان پختگی فرا رسید و دوران سوختن تمام وجود را شعله ور کرد
یک جلوه از دلدار کافی بود راهی کند دل را بسوی جمال جانان
جان در این میانه بهانه بود و دل در این میدان مهار نشدنی و عقل همچنان در خاک به خیال افلاک دست و پا زد...
گویا تنها راه ، کسب معرفت بود و ما دور دانستیم....
بسا پیر مناجاتی که بر مرکب فرو ماند
بسا رند خراباتی که زین بر شیر نر بندد...
با سپاس از راهیان راه حق

 

نظر من در ‫۳ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ اسفند ۱۳۹۹، ساعت ۰۹:۰۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵:

بیت دوازدهم بهتر بود به صورت صحیح تر،ترکان پارسی گوی نوشته میشد. چه اینکه با توجه به نظرات صاحب نظرانی چون دکتر بهاء الدین خرمشاهی،صورت صحیح تر این بیت ترکان پارسی گوی است.....

 

صالح در ‫۳ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ اسفند ۱۳۹۹، ساعت ۰۵:۱۳ دربارهٔ قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۳۴۷ - د‌ر مدح اسدالله الغالب علی‌بن ابیطالب علیه السلام و ستایش محمد شاه مرحوم:

سلام. متن نوشته شدهٔ شعر پر از غلط و کلمات ناقص است. لطفا اصلاح بفرمایید. با تشکر.

 

بهروز در ‫۳ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ اسفند ۱۳۹۹، ساعت ۰۴:۳۵ دربارهٔ وحشی بافقی » گزیدهٔ اشعار » ترکیبات » شرح پریشانی:

بادرود فراوان خدمت شما نگهبانان ارزش‌های ایران زمین، و هزاران درود دیگر بر زنده یاد، جاویدان نام، وحشی بافقی،
اولین باری که من این شعر رو شنیدم بصورت دکلمه و با صدای داریوش بود کف کردم از این احساس مشترک اون موقع من با متن شعر، بازم کف کردم کهاینچنین با سلیقه اجرای دکلمه رو با صدای خش‌دار و زخمی داریوش هماهنگ کردند. در پایان لینک این دکلمه رو میذارم باشد که مورد قبول واقع شود.
پیوند به وبگاه بیرونی

 

حشمت نیا در ‫۳ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ اسفند ۱۳۹۹، ساعت ۰۱:۴۱ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۶ - صبر فرمودن خواجه مادر دختر را کی غلام را زجر مکن من او را بی‌زجر ازین طمع باز آرم کی نه سیخ سوزد نه کباب خام ماند:

آثار مولوی مخصوص مطالعه بزرگان است. برای درک بیشتر از دامنه لغات و امثال بیشتری استفاده شده است. کوچک ترها با کمک بزرگان مطالعه کنند

 

محمد جواد در ‫۳ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ اسفند ۱۳۹۹، ساعت ۰۱:۳۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۳۳:

سلام دوستان
در پاسخ به آقای فرشید فدایی باید عرض کمم که دینه دقیقا باید دینه باشد. دینه به معنای دیروز. نه پسوند صفت ساز نسبی‌ست؛ یعنی معنای دقیق‌ترش میشه دیروزین یا دیروزی
در پاسخ به جناب کوروش معتمدی هم باید عرض کنم که چرا اتفاقا بسیار اهمیت داره که مولانا مربوط به ایران است. اگه مهم نیست چرا ما نمیریم شکسپیر بخونیم یا چرا دعوامون سر ملیت دانته نیست؟ ما می‌بالیم به خودمون که مولانا رو داریم و به تموم دنیا هم فخر می‌فروشیم.
به آقای نذیر هم باید گفت که دیری نیست که بلخ از ایران جدا شده و با یه تعداد دیگه از شهر‌ها تشکیل افغانستان رو داده. شاید اگه شرایط کشور به نحو بهتری پیش میرفت، الان همه‌ی بخش‌های جدا شده دوباره به وطنشون بازمیگشتند. اگه اشتباه نگم تاریخ و کشور رو مثل سال 62 که تاجیکستان اعلام کرد که در برهه‌ای از زمان قصد داشته به ایران ملحق بشه

 

سید در ‫۳ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ اسفند ۱۳۹۹، ساعت ۰۰:۱۷ دربارهٔ صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۵۴۴:

در هیچ پرده "نیست" نباشد نوای تو

 

سید در ‫۳ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ اسفند ۱۳۹۹، ساعت ۰۰:۱۶ دربارهٔ صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۵۴۴:

گمان میکنم در مصراع اول، بعد از واژه نیست، نباید ویرگول باشه. بلکه شاید اگر با اجازه مرحوم شاعر بخواهیم از علائم سجاوندی استفاده کنیم، شاید اگر نیست را در گیومه بگذاریم، معنا صائب‌تر باشه

 

مرتضی در ‫۳ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ اسفند ۱۳۹۹، ساعت ۰۰:۰۷ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰۵:

شمایل تو بدیدم نه عقل و ماند و نه هوشم

 

nabavar در ‫۳ سال و ۱ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۹ اسفند ۱۳۹۹، ساعت ۲۳:۵۶ دربارهٔ باباطاهر » دوبیتی‌ها » دوبیتی شمارهٔ ۱۵:

گرامی جابر موسوی صالحی
نخوان برادر. غلط خواندی
یکی برزیگرک نالان درین دشت
بخون دیدگان آلاله می‌کشت
همی کِشت و همی گفت ای دریغا
بباید کِشت و هِشت و رفت ازین دشت
کَشت و هَشت اشتباه است کِشت و هِشت درست است

 

احمدرضا در ‫۳ سال و ۱ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۹ اسفند ۱۳۹۹، ساعت ۲۳:۲۲ دربارهٔ باباطاهر » دوبیتی‌ها » دوبیتی شمارهٔ ۱۵:

سلام و تشکر
به نظر حقیر خواننده این ابیات را مطابق متن درج شده قراعت نکرده است. این قراعت با نسخ دیگر هم تطبیق ندارد.
علاوه بر آن کلمه برزیگرک نمی تواند درست باشد چون تحقیر آمیز است حال انکه این برزگر اگاه و فهیم است و محال است شاعر با لفظ تحقیر از ایشان یاد کند.

 

احمدرضا در ‫۳ سال و ۱ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۹ اسفند ۱۳۹۹، ساعت ۲۳:۰۴ دربارهٔ باباطاهر » دوبیتی‌ها » دوبیتی شمارهٔ ۱۲:

سلام و تشگر
لهجه محلی در این نوشتار رعایت نشده و صحیح آن به شرح زیر است.
بوه درد مو و درمونم از دوست
بوه وصل مو و هجرونم از دوست
بوه در محلی به جای بود به کار می رود

 

میهن پرست در ‫۳ سال و ۱ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۹ اسفند ۱۳۹۹، ساعت ۲۳:۰۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۹:

به نظرم نکته ای روح فزا از دهن یار بگو بجای از دهن دوست بگو درست باشد.

 

۱
۱۱۲۲
۱۱۲۳
۱۱۲۴
۱۱۲۵
۱۱۲۶
۵۰۶۱
sunny dark_mode