کو بقاگر نفستگشت مکرر پیدا
پا ندارد چو سحر، چندکنی سر پیدا
صفر اشکال فلک دوری مقصد افزود
وهم تازیدکه شد حلقهٔ آن درپیدا
شاهد وضع برودتکدهٔ هستی بود
پوستینیکه شد از پیکر اخگر پیدا
جرم آدم چه اثر داشتکه از منفعلی
گشت در مزرع گندم همه دختر پیدا
میکشان جمله شبی دعوت زاهدکردند
چوب در دست شد از دور سر خر پیدا
مگذر از فیض حلاوتکدهٔ مهر و وفاق
خون چو شد شیرکند لذت شکرپیدا
مقصد عشق بلند است زافلاک مپرس
نشئه مشکلکه شود از خط ساغر پیدا
قدرت تربیت از بازوی تهدید مخواه
به هوس بیضه شکستن نکند پر پیدا
دیدهٔ منتظران تو به صدکوشش اشک
روغنی کرد ز بادام مقشر پیدا
فقر درکسوت اظهار هنر رسواییست
آخرآیینه نمدکرد ز جوهرپیدا
شخص تمثال دمید از هوس خودبینی
چه نمود آینهگرکرد سکندر پیدا
خلقی ازضبط نفس غوطه به دل زد بیدل
قعر این بحر نگردید ز لنگر پیدا
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن شعری است که به بررسی موضوعات مختلفی نظیر وجود، عشق، قدرت، و تجربه انسانی میپردازد. شاعر به تحلیل رابطۀ انسان با خود و جهان پیرامونش میپردازد و به نوعی فلسفه وجودی اشاره دارد. او به ناپایداری زندگی، جاذبههای عشق و معانی عمیق احساسات اشاره میکند. همچنین، مفاهیمی چون فقر، هنر و خودبینی در این شعر به تصویر کشیده میشود. شاعر برداشتهای شخصی و تجربیات عاطفی خود را با زبانی زیبایی بیان میکند و به خواننده دعوت میکند تا عمیقتر به مسائل انسانی و معنوی فکر کند.
هوش مصنوعی: جایی که نفس تو پایدار باشد، تو هر بار نمایان میشوی. مانند سحر که پا ندارد، چرا سر خود را دوباره نمایان میکنی؟
هوش مصنوعی: فلک به دور هدفی میچرخد و در این مسیر تازگی و حرکت دارد، تا اینکه حلقهای از آن در معرض نمایش قرار میگیرد.
هوش مصنوعی: این بیت به توصیف زیبایی و لطافت وجودی میپردازد که در دل سردی و سختی زندگی به چشم میآید. از یک سو، وجود انسان شبیه به یک پوشش نرم و دلپذیر است که در برابر گرما و داغیهایی که زندگی ارائه میدهد، پیدا میشود. در واقع، این تصویر نشاندهندهٔ حالت متناقض زندگی است؛ جایی که گرما و سردی به شکلی زیبا و دلنشین در هم آمیختهاند.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که رفتار و اعمال ناپسند انسان، چنان تأثیری به جا میگذارد که در دنیای طبیعی هم نتیجهاش مشاهده میشود؛ بهنوعی بهنوعی نتیجهی شرارتها و گناهان انسان در زمین و زمان به وضوح نمایان میشود، به طوری که در دشتها و مزارع، نشانههای آن پیدا میشود.
هوش مصنوعی: در یک شب، همه زاهدان را به مینوشی دعوت کردند. وقتی دورتر به آنها نگاه کردم، دیدم که سر خر با چوبی در دست پیدا شده است.
هوش مصنوعی: از لذتهای محبت و همدلی بگذر، زیرا وقتی که خون به شیر تبدیل میشود، دیگر طعم شیرینی شکر را نمیتوان حس کرد.
هوش مصنوعی: عشق هدفی بسیار بلند و والا دارد، بنابراین از آسمان و افلاک نپرس. حالت مستی و نشئه دشوار است، زیرا نشانهاش از خط و مرز جامِ شراب آشکار میشود.
هوش مصنوعی: قدرت تربیت را از طریق تهدید و زور نمیتوان بهدست آورد، زیرا کسی که با ترس و تهدید تحت فشار قرار گیرد، هرگز به سمت اصلاح و تغییر رفتاری نمیرود.
هوش مصنوعی: چشمهای کسانی که در انتظار تو هستند، با تلاش بسیار مانند اشکی غلیظ و لزج شده است که از بادام پوستکنده بیرون آمده است.
هوش مصنوعی: فقر و تنگدستی که در ظاهر به شکل هنر خود را نشان میدهد، در واقع نکتهای منفی و رسواکننده است. مانند اینکه آینهای که باید زیباییها را نشان دهد، به خاطر نداشتن کیفیت و اصل، فقط ماهیت واقعی خود را افشا میکند.
هوش مصنوعی: شخصی که به خودپرستی و خودبینی دچار شده است، مانند کسی است که در آینه به خود مینگرد و در نتیجه این رفتار، سکندر (که نماد قدرت و افتخار است) در او نمایان میشود. در واقع، این فرد با توجه به خودخواهیاش، تصویر غیرواقعی و بزرگنمایی از خود را در نظر دارد.
هوش مصنوعی: مخلوقی با قدرت کنترل نفس خود، به عمق دل فرورفت. بیدل، در این دریا به قعر نرسید و اثری از لنگر دیده نشد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.