گنجور

 
حافظ

روزگاری شد که در میخانه خدمت می‌کنم

در لباسِ فقر کارِ اهلِ دولت می‌کنم

تا کی اندر دام وصل آرم تَذَروی خوش‌خِرام

در کمینم و انتظار وقتِ فرصت می‌کنم

واعظِ ما بوی حق نشنید بشنو کاین سخن

در حضورش نیز می‌گویم نه غیبت می‌کنم

با صبا افتان و خیزان می‌روم تا کویِ دوست

و از رفیقان ره استمدادِ همت می‌کنم

خاکِ کویت زحمت ما برنتابد بیش از این

لطف‌ها کردی بتا، تخفیفِ زحمت می‌کنم

زلفِ دلبر دامِ راه و غمزه‌اش تیرِ بلاست

یاد دار ای دل که چندینت نصیحت می‌کنم

دیدهٔ بدبین بپوشان ای کریمِ عیب‌پوش

زین دلیری‌ها که من در کُنجِ خلوت می‌کنم

حافظم در مجلسی دُردی‌کشم در محفلی

بنگر این شوخی که چون با خلق، صنعت می‌کنم

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
غزل شمارهٔ ۳۵۲ به خوانش فریدون فرح‌اندوز
می‌خواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
غزل شمارهٔ ۳۵۲ به خوانش فاطمه زندی
همهٔ خوانش‌هاautorenew
غزل شمارهٔ ۳۵۲ به خوانش پریسا جلیلی
غزل شمارهٔ ۳۵۲ به خوانش افسر آریا
فعال یا غیرفعال‌سازی قفل متن روی خوانش من بخوانم
خاقانی

ما به جان مهمان زلف او و او با ما به جنگ

کاین شبستان زحمت ما برنتابد بیش از این

حافظ

همین شعر » بیت ۵

خاکِ کویت زحمت ما برنتابد بیش از این

لطف‌ها کردی بتا، تخفیفِ زحمت می‌کنم

امیرعلیشیر نوایی

بر در دیر مغان هرروز خدمت می‌کنم

صد تفاخر زین شرف بر اهل دولت می‌کنم

پیر دیرم گر به هر عمری دهد یک جام می

سال‌ها از مستی آن باده عشرت می‌کنم

تا ندانندم که از عشق که مجنونم چنین

[...]

صائب تبریزی

چون نظر بر روی آن دشمن مروت می‌کنم

از بهار گریه گلریزان حسرت می‌کنم

تا به کی چون جام می عمرم به گردش بگذرد؟

مدتی در پای خُم قصد اقامت می‌کنم

سلیم تهرانی

اختیار گوشه درمان است، همت می‌کنم

می‌نشینم همچو عنقا و فراغت می‌کنم

تیغ چون خورشید نتوانم کشیدن بر کسی

بر دل خود چون زنم ناخن، شجاعت می‌کنم

هرچه کردم شکر آن را، روزگار از من گرفت

[...]

اسیر شهرستانی

یاد چشمی را به افسون رام الفت می‌کنم

می‌نشینم گوشه‌ای تنها فراغت می‌کنم

ننگ سربازی است امید ترحم داشتن

جان فدای جور یار بی‌مروت می‌کنم

خاطر من مفلس و گنج روان عشق نیست

[...]

سیدای نسفی

شب چو یاد عارض آن شعله قامت می کنم

خانه را روشن تر از صبح قیامت می کنم

عمر خود را صرف می سازم به شادی همچو گل

تا مرا در شاخ برگی هست عشرت می کنم

بر سر خاری که از پایی به مژگان می کشم

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه