صوفی گُلی بچین و مُرَقَّع به خار بخش
وین زهدِ خشک را به مِی خوشگوار بخش
طامات و شَطح در رَهِ آهنگِ چنگ نِه
تسبیح و طَیلَسان به مِی و مِیگُسار بخش
زُهدِ گران که شاهد و ساقی نمیخرند
در حلقهٔ چمن به نسیمِ بهار بخش
راهم شراب لعل زد ای میرِ عاشقان
خونِ مرا به چاهِ زَنَخدانِ یار بخش
یا رب به وقتِ گُل، گُنَهِ بنده عفو کن
وین ماجرا به سروِ لبِ جویبار بخش
ای آن که رَه به مشربِ مقصود بُردهای
زین بحر، قطرهای به منِ خاکسار بخش
شکرانه را که چشم تو رویِ بتان ندید
ما را به عفو و لطفِ خداوندگار بخش
ساقی چو شاه نوش کند بادهٔ صَبوح
گو جامِ زر به حافظِ شب زنده دار بخش
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر، دعوتی است به جشن و نشاط و ترک زهد خشک و بیروح. شاعر از صوفی میخواهد که به جای ناراحتی و ریاضت، گل بچیند و از شراب نوشین بنوشد. او به زیبایی و لذت زندگی توجه دارد و به جای ذکر و تسبیح، به موسیقی و شادی تمسک میجوید. همچنین شاعر درخواست میکند که معصیتهایش در فصل گل عفو شود و با توسل به زیبایی و عشق، از خداوند لطف و رحمت طلب میکند. در پایان، شاعر از ساقی میخواهد که جامی زرین به او بدهد تا در شبهای زندهداری خوش بگذراند. این شعر در کل بر اهمیت لذتهای دنیوی و عشق تاکید دارد.
هوش مصنوعی: صوفی، یک گل بچین و با خارهایش آن را تزئین کن، و این زهد و سختگیری بیروح را با شراب خوشمزه مزین کن.
هوش مصنوعی: در مسیر عشق و هنر، از افراط و خریدار بودن دوری کن. به جای درگیر شدن در ذکر و عبادت، از لذت شراب و عاشقی بهره ببر.
هوش مصنوعی: میتوان گفت که زهد و پرهیزکاری شدید دستکم در یک محیط شاداب و پر از زندگی، مانند بهار و فضای خوشبو و دلانگیز باغها، کمتر مورد توجه قرار میگیرد و آنچه که در این فضا اهمیت دارد، زیبایی و لذتهایی است که طبیعت به انسان هدیه میدهد.
هوش مصنوعی: من به راهی میروم که با شراب سرخ آمیخته است، ای محبوب عاشقان، خون من را در چاه زخمهای یار قرار بده.
هوش مصنوعی: خداوندا، در زمان شکفتن گلها، خطای بندت را ببخش و این داستان را به زیبایی سرو کنار جویبار واگذار کن.
هوش مصنوعی: ای کسی که به مقصد و آگاهی رسیدهای، از آن دریای بیکران، اندکی از علم و معرفت را به من، که انسانی ناچیز و حقیر هستم، عطا کن.
هوش مصنوعی: ما به خاطر اینکه چشمان تو زیبایی بتها را ندید، از خداوند بخواه که ما را ببخشد و به ما لطف کند.
هوش مصنوعی: ساقی، وقتی که شاه صبحگاهی شراب مینوشد، بگو که جام طلایی را به حافظ شبزندهدار بده.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
همین شعر » بیت ۸
ساقی چو شاه نوش کند بادهٔ صَبوح
گو جامِ زر به حافظِ شب زنده دار بخش
روز مرا که جرم سعیدا سیاه کرد
یارب به حق حافظ شب زنده دار بخش
همین شعر » بیت ۶
ای آن که رَه به مشربِ مقصود بُردهای
زین بحر، قطرهای به منِ خاکسار بخش
این آن غزل که حافظ شیراز گفته است
زان بحر قطره ای به من خاکسار بخش
ای دل متاع جان به لب لعل یار بخش
نقد خرد به جام می خوشگوار بخش
آورد باد بوی بهار از چمن چو گل
اوراق علم و فضل به باد بهار بخش
وصف جمال عشق یکی و یگانگیست
[...]
صبح است ساقیا قدح خوشگوار بخش
جامی چوآفتاب به این خاکسار بخش
چون تاک اگر چه پای ادب کج نهاده ایم
مارا به ریزش مژه اشکبار بخش
دور نشاط نقطه به پرگار بسته است
[...]
ای ساقی صبوح نجات از خمار بخش
جامی به طاق ابروی صبح بهار بخش
تا کی به قید عالم صورت به سر بریم؟
آیینه را خلاصی ازین زنگبار بخش
آرام سوز، حوصله ای کن نصیب ما
[...]
ما را به آن نگاه کرامت شعار بخش
از صد یکی چو در نظر آید هزار بخش
خواهی که از شکنجهٔ کونین وارهی
با هر که اختیار کند اختیار بخش
برخیز و دلق و سبحه بده باده نوش کن
[...]
ای باغبان که گفت که گل را به خار بخش
بر کم عیار دشت تو زر عیار بخش
ساقی وباغ باده کشان از ازل تو راست
زهاد خشک را تو می خوشگوار بخش
حور و بهشت و کوثر از بهر شیخ نه
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۱۱ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.