گنجور

 
سعیدا

ما را به آن نگاه کرامت شعار بخش

از صد یکی چو در نظر آید هزار بخش

خواهی که از شکنجهٔ کونین وارهی

با هر که اختیار کند اختیار بخش

برخیز و دلق و سبحه بده باده نوش کن

ایمان جان نشین و به روی نگار بخش

حق را بلند کرد و ز حق سرگران نشد

منصور را به راستی چوب دار بخش

بگذر ز دوستان سیه دل که آینه

چون زنگ بسته است به آیینه دار بخش

دربر گرفت لعل تو را چون خط بهار

یاقوت را به مصحف خط غبار بخش

اعجاز را اگر نفسی هست ای مسیح

صحبت بیا به نرگس بیمار یار بخش

با تیغ غمزه یاد بده بی تحملی

آرام [و] صبر را به من بی قرار بخش

روز مرا که جرم سعیدا سیاه کرد

یارب به حق حافظ شب زنده دار بخش

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
حافظ

صوفی گُلی بچین و مُرَقَّع به خار بخش

وین زهدِ خشک را به مِی خوشگوار بخش

طامات و شَطح در رَهِ آهنگِ چنگ نِه

تسبیح و طَیلَسان به مِی و مِیگُسار بخش

زُهدِ گران که شاهد و ساقی نمی‌خرند

[...]

جامی

ای دل متاع جان به لب لعل یار بخش

نقد خرد به جام می خوشگوار بخش

آورد باد بوی بهار از چمن چو گل

اوراق علم و فضل به باد بهار بخش

وصف جمال عشق یکی و یگانگیست

[...]

صائب تبریزی

صبح است ساقیا قدح خوشگوار بخش

جامی چوآفتاب به این خاکسار بخش

چون تاک اگر چه پای ادب کج نهاده ایم

مارا به ریزش مژه اشکبار بخش

دور نشاط نقطه به پرگار بسته است

[...]

حزین لاهیجی

ای ساقی صبوح نجات از خمار بخش

جامی به طاق ابروی صبح بهار بخش

تا کی به قید عالم صورت به سر بریم؟

آیینه را خلاصی ازین زنگبار بخش

آرام سوز، حوصله ای کن نصیب ما

[...]

آشفتهٔ شیرازی

ای باغبان که گفت که گل را به خار بخش

بر کم عیار دشت تو زر عیار بخش

ساقی وباغ باده کشان از ازل تو راست

زهاد خشک را تو می خوشگوار بخش

حور و بهشت و کوثر از بهر شیخ نه

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه