بخش ۱ - بسم الله الرحمن الرحیم: حمد بی حد آن خدای پاک را
بخش ۲ - در نعمت سید المرسلین: سید الکونین ختم المرسلین
بخش ۳ - در فضیلت ائمۀ دین: آن امامانی که کردند اجتهاد
بخش ۴ - در مناجات: پادشاها جرم ما را در گذار
بخش ۵ - در بیان مخالفت نفس اماره: عاقل آن باشد که او شاکر بود
بخش ۶ - در بیان فواید خاموشی: ای برادر گر تو هستی حقطلب
بخش ۷ - در بیان صفت اهل ایمان و در عمل خالص: هرکه باشد اهل ایمان ای عزیز
بخش ۸ - در بیان اصل ایمان: اصل ایمان هست شش چیز ای وحید
بخش ۹ - در سیرت ملوک: چار خصلت ای برادر در جهان
بخش ۱۰ - در صفت علامتهای بزرگی: چارچیز آمد بزرگی را دلیل
بخش ۱۱ - در بیان چارچیز که اندر خطر بود: چارچیزست ای برادر با خطر
بخش ۱۲ - در بیان نیک بختی: شد دلیل نیک بختی چار چیز
بخش ۱۳ - در بیان سبب عافیت: عافیت را گر بجویی ای عزیز
بخش ۱۴ - در تواضع و صحبت درویشان: گر ترا عقلست با دانش قرین
بخش ۱۵ - در صفت بدبختی: چارچیز آثار بدبختی بود
بخش ۱۶ - در صفت ریاضت نفس و ترک دنیا: گر همی خواهی که گردی سر بلند
بخش ۱۷ - در صفت مجاهد نفس: نفس نتوان گشت الا با سه چیز
بخش ۱۸ - در صفت فقر و صبر: فقر خود را پیش کس پیدا مکن
بخش ۱۹ - در بیان تواضع و ترک تکلف: سر چه آرایی به دستار ای پسر
بخش ۲۰ - در بیان علامتهای ابلهی: چارچیز آمد نشان ابلهی
بخش ۲۱ - در بیان عاقبت اندیشی: از بلا تا رسته گردی ای عزیز
بخش ۲۲ - در بیان چارچیز که صاحب عقل و دانش را ازینها دور باید بود: هر کهرا عقل است و دانش ای عزیز
بخش ۲۳ - در صنعت رستگاری: هست بی شک رستگاری در سه چیز
بخش ۲۴ - در صفت ذکر الله تعالی: باش دایم ای پسر با یاد حق
بخش ۲۵ - در بیان چار خصلت که مردم را نیکوست: بر همه کس نیک باشد چارچیز
بخش ۲۶ - در صفت اخلاق ذمیمه: چارچیز دیگر ای نیکو سرشت
بخش ۲۷ - در علامات مدبر: چار چیز آمد نشان مدبری
بخش ۲۸ - در بیان آنکه حقیر داشتن نباید: چار چیز آمد بزرگ و معتبر
بخش ۲۹ - در بیان چار چیز که چار چیز دیگر را میزاید: ای پسر هر کس که دارد چار چیز
بخش ۳۰ - در چار چیز که کم بقا دارد: چار چیز ای خواجه کم دارد بقا
بخش ۳۱ - در بیان چار چیز که از چار چیز دیگر تمام باشد: چار چیز از چار دیگر شد تمام
بخش ۳۲ - در بیان چار چیز که بازگردانیدن آنها محالست: چارچیز است آنکه بعد از رفتنش
بخش ۳۳ - در صفت چار چیز که از چار چیز دیگر میآید: حاصل آید چار چیز از چار چیز
بخش ۳۴ - در بیان حاصل شدن چار چیز از چار چیز: چار چیزت بر دهد از چار چیز
بخش ۳۵ - در بیان چار چیز که آدمی را شکست آرد: آدمی را چار چیز آرد شکست
بخش ۳۶ - در بیان چار چیز که از خطاهاست: چارچیز است از خطاها ای پسر
بخش ۳۷ - در بیان چار چیز که از عطاهای خداست: چارچیز است از عطاهای کریم
بخش ۳۸ - در بیان چارچیز که عمر را زیاد کند: میفزاید عمر مرد از چارچیز
بخش ۳۹ - در بیان پنج چیز که عمر از او بکاهد: عمر مردم را بکاهد پنج چیز
بخش ۴۰ - در بیان پنج چیز که آبروی را بریزد: دور شو از پنج خصلت ای پسر
بخش ۴۱ - در بیان پنج چیز که آب روی از آن میافزاید: میفزاید آب روی از پنج چیز
بخش ۴۲ - نصایح: شد دو خصلت مرد ابله را نشان
بخش ۴۳ - در بیان آن که از دو کس احتراز میباید کرد: از دو کس پرهیز کن ای هوشیار
بخش ۴۴ - در بیان آنکه خواری آورد: چند خصلت آورد خواری به روی
بخش ۴۵ - در بیان شش چیز که بکار آید: در جهان شش چیز میآید بکار
بخش ۴۶ - در صفت پنج کس که پنج چیز از ایشان نیاید: کس نیاید پنج چیز از پنج کس
بخش ۴۷ - در بیان اهل سعادت: هر کرا سه کار عادت باشدش
بخش ۴۸ - در بیان رستگاری: گر همیخواهی که باشی رستگار
بخش ۴۹ - در بیان چهار چیز که از کرامات حق است: چار چیزست از کرامتهای حق
بخش ۵۰ - در چار خصلت که ترک کردن میباید: درگذر از چار خصلت زینهار
بخش ۵۱ - در بیان بیوفایی جهان: در جهان دانی که گردد معتبر؟
بخش ۵۲ - در بیان معرفت الله: معرفت حاصل کن ای جان پدر
بخش ۵۳ - در بیان ورع: در ورع ثابت قدم باش ای پسر
بخش ۵۴ - در بیان فواید خدمت: تا توانی ای پسر خدمت گزین
بخش ۵۵ - در بیان تعظیم مهمان: ای برادر دار مهمان را عزیز
بخش ۵۶ - در بیان علامتهای احمق: سه علامت دان که در احمق بود
بخش ۵۷ - در صفت علامتهای فاسق: هست فاسق را سه خصلت در نهاد
بخش ۵۸ - در بیان علامات شقی: هست ظاهر سه علامت در شقی
بخش ۵۹ - در بیان علامتهای بخیل: سه علامت ظاهر آمد در بخیل
بخش ۶۰ - در بیان حاجت خواستن: حاجت خود را مجوی از زشت روی
بخش ۶۱ - در بیان قناعت: با قناعت ساز دایم ای پسر
بخش ۶۲ - در بیان سخاوت: در سخا کوش ای برادر در سخا
بخش ۶۳ - در بیان چار خصلت که کارهای شیطان است: چار خصلت فعل شیطانی بود
بخش ۶۴ - در علامتهای سخت دل: سخت دل را سه علامت یافتم
بخش ۶۵ - در بیان علامتهای منافق: دور باش ای خواجه از اهل نفاق
بخش ۶۶ - در بیان علامتهای متقی: سه علامت باشد انرد متقی
بخش ۶۷ - در علامتهای اهل جنت: هر کهرا باشد سه خصلت در سرشت
بخش ۶۸ - در بیان صدقه دادن: گر کنی خیری به دست خویش کن
بخش ۶۹ - در نصایح: خوف و اندوه است قوت بندگان
بخش ۷۰ - در بیان صبر: تا شوی در روزگار از صابران
بخش ۷۱ - در بیان تجرید و تفرید: گر صفا میبایدت تجرید شو
بخش ۷۲ - در فواید صحبت صالحان و اجتناب اهل ظلم: همنشین صالحان باش ای پسر
بخش ۷۳ - در بیان آن کس که دوستی را نشاید: دوست گر باشد زیانکار ای پسر
بخش ۷۴ - در بیان رعایت یتیم و نصایح دیگر: بر سر بالین بیماران گذر
بخش ۷۵ - در بیان صلۀ رحم و زیارت خویشاوندان: رو به پرسیدن بر خویشان خویش
بخش ۷۶ - در بیان فتوت: چیست مردی ای پسر نیکو بدان
بخش ۷۷ - در بیان فقر و صحبت درویشان: فقر میدانی چه باشد ای پسر
بخش ۷۸ - در بیان انتباه از غفلت: از خدای خویشتن غافل مباش
بخش ۷۹ - خاتمه الکتاب: هر که آرد این نصیحتها بجای
این آمار از میان ۸۵۳ بیت شعر موجود در گنجور از اشعار این بخش استخراج شده است.
توجه فرمایید که این آمار به دلایلی از قبیل وجود چند نسخه از آثار شعرا در سایت (مثل آثار خیام) و همینطور یک بیت محسوب شدن مصرعهای بند قالبهای ترکیبی مثل مخمسها تقریبی و حدودی است و افزونگی دارد.
آمار همهٔ شعرهای گنجور را اینجا ببینید.
وزنیابی دستی در بیشتر موارد با ملاحظهٔ تنها یک مصرع از شعر صورت گرفته و امکان وجود اشکال در آن (مخصوصاً اشتباه در تشخیص وزنهای قابل تبدیل از قبیل وزن مثنوی مولوی به جای وزن عروضی سریع مطوی مکشوف) وجود دارد. وزنیابی ماشینی نیز که جدیداً با استفاده از امکانات تارنمای سرود اضافه شده بعضاً خطا دارد. برخی از بخشها شامل اشعاری با بیش از یک وزن هستند که در این صورت عمدتاً وزن ابیات آغازین و برای بعضی منظومهها وزن غالب منظومه به عنوان وزن آن بخش منظور شده است.
ردیف | وزن | تعداد ابیات | درصد از کل |
۱ | فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی) | ۸۵۳ | ۱۰۰٫۰۰ |
آمار ابیات برچسبگذاری شدهٔ این بخش با قالب شعری در گنجور به شرح زیر است:
ردیف | قالب شعری | تعداد ابیات | درصد از کل |
۱ | مثنوی | ۸۵۱ | ۹۹٫۷۷ |
۲ | غزل/قصیده/قطعه | ۲ | ۰٫۲۳ |