این غرقه به خاک و خون دلی بود
یا طایر نیم بسملی بود
از دست تو قطره قطره خون شد
یک چند اگر مرا دلی بود
مجنون که کناره جست زین خلق
دیوانه نمای عاقلی بود
دل داشت هوای دام صیاد
پیداست که صید غافلی بود
جز آنکه بکشت جان زد آتش
از عشق مرا چه حاصلی بود
جان داد شهید عشق و تا حشر
شرمنده تیغ قاتلی بود
اندیشه وصل هر چه کردم
الحق که خیال باطلی بود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر حالتی غمگین و حزین دارد. شاعر از عشق و دردهایی که به خاطر آن متحمل شده صحبت میکند. او به نوعی دلی سرشار از غم و پریشانی را توصیف میکند و به سرنوشت دردناک خود میاندیشد. عشق برای او به شکل یک آتش سوزانده، اما در عین حال احساس میکند که هیچ بهرهای از آن نبرده است. در نهایت، آرزوی وصالی که داشته، به نظرت خیالی بیهوده بوده است.
هوش مصنوعی: این شخص که در خاک و خون غوطهور است، دلش همچنان زنده و احساساتی دارد، یا مثل پرندهای است که هنوز نیمهجان و زخمی به حساب میآید.
هوش مصنوعی: اگر دلی داشتم، از غم فراق تو هر لحظه و به آرامی احساس درد و رنج میکردم.
هوش مصنوعی: مجنون که از میان مردم دوری گزید، در حقیقت فردی عاقل بود که دیوانه به نظر میرسید.
هوش مصنوعی: دل عاشق به آشیانهی شکارچی میزند، چرا که شکار غافل و بیخبر است.
هوش مصنوعی: جز این که عشق جانم را سوزاند و آتش در دل من افکند، چه نتیجهای برای من باقی مانده بود؟
هوش مصنوعی: دل عاشق به خاطر عشق جان میدهد و تا روز قیامت باید به خاطر شمشیر قاتلی که او را کشته، شرمنده باشد.
هوش مصنوعی: تمام تلاشها و افکارم درباره ارتباط و وصال، در واقع خیالی پوچ و بیاساس بود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
الله و محمد و علی بود
بانص جلی علی ولی بود
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.