به کوی ناامیدی شمعآسا محفلی دارم
ز اشک و آه خود در آب و آتش منزلی دارم
بلا و محنت و رنج و پریشانی و درد و غم
هزاران خرمن از کشت محبت حاصلی دارم
شد از دارالشفای مرگ، درمان درد مهجوری
برای درد خود زین پس علاج عاجلی دارم
چو گل شد ز آب چشمم خاک کویت، از درم راندی
نگفتی من در آنجا حق یک آب و گلی دارم
اگر عدلیه حکم تخلیت اول کند اجرا
من بیخانمان آخر خدای عادلی دارم
تو از بیداد گل مینالی و من از گلاندامی
تو ای بلبل اگر داری دلی من هم دلی دارم
گره شد گریه از غم در گلوی فرخی آنسان
که نتواند به آسانی بگوید مشکلی دارم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
نگاه گرم را سر ده به جانم تا دلی دارم
مرا دریاب ای برق بلا تا حاصلی دارم
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.