بس تنگ شد از سختی جان حوصله دل
دل شِکوه ز جان میکند و جان گله دل
دل شیفته سلسله مویی است کز افسون
با یک سر مو بسته دو صد سلسله دل
از بادیه عشق حذر کن که در آن دشت
در هر قدمی گمشده صد قافله دل
سر منزل دلدار کجا هست که واماند
از دست غمش پای پر از آبله دل
تا خلوت دل جایگه مهر تو گردید
نبود بخدا یکسر مو فاصله دل
با غیر تو مشغولی و غافل که ز حسرت
نبود به جز از خوردن خون مشغله دل
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.