گنجور

 
محمد وصیف سگزی

ای امیری که امیران جهان خاصه و عام

بنده و چاکر و مولای و سگ‌بند و غلام

ازلی خط ور لوح که ملکی بدهید

به ابی‌یوسف یعقوب‌بن‌لیث همام

به لتام آمد زنبیل و لتی خورد پلنگ

لتره شد لشکر زنبیل و هبا گشت کنام

«لمن الملک» بخواندی تو امیرا به یقین

یا «قلیل الفئة» کت داد ور آن لشکر کام

عمر عمار تو را خواست وز او گشت بری

تیغ تو کرد میانجی به میان دد و دام

عمر او نزد تو آمد که تو چون نوح بزی

در آکار تن او، سر او باب طعام

 
 
 
فانوس خیال: گنجور با قلموی هوش مصنوعی
منوچهری

به رکوع آر صراحی را در قبلهٔ جام

چون فرو ناله شود، باز درآور به قیام

از سجودش به تشهد بر و آنگه به سلام

زو سلامی و درودی ز تو بر جمع کرام

امیر معزی

هست زلف و دهن و قد تو ای سیم اندام

جیم و میم و الف و قامت من هست چو لام

من یکی ام ز جمال تو مرا دور مکن

که جمالت نبود بی من بیچاره تمام

زلف مشکین تو دامی است پر از حلقه و بند

[...]

سوزنی سمرقندی

شاه برهان نسب آنست امام بن امام

خسرو شرع ملک زاده حسام بن حسام

آن حسام بن حسامی که حسام نظرش

هرگز از خصم بالزام نشد باز نیام

به حسامی ز نیام آخته شد زنده به مرگ

[...]

مشاهدهٔ ۳ مورد هم آهنگ دیگر از سوزنی سمرقندی
انوری

مرحبا نو شدن و آمدن عید صیام

حبذا واسطهٔ عقد شهور و ایام

خرم و فرخ و میمون و مبارک بادا

بر خداوند من آن صدر کرم فخر کرام

مجد دین بوالحسن عمرانی آنکه به جود

[...]

ظهیر فاریابی

ای ترا گشته کرم ذاتی و احسان لازم

بی مقولات تو منطق ندهد داد کلام

جنس آن فصل که می رفت به هر نوع که هست

اگر از خاصه بود آن عرضی باشد عام

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه