محمد وصیف سگزی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۳

ای امیری که امیران جهان خاصه و عام

بنده و چاکر و مولای و سگ‌بند و غلام

ازلی خط ور لوح که ملکی بدهید

به ابی‌یوسف یعقوب‌بن‌لیث همام

به لتام آمد زنبیل و لتی خورد پلنگ

لتره شد لشکر زنبیل و هبا گشت کنام

«لمن الملک» بخواندی تو امیرا به یقین

یا «قلیل الفئة» کت داد ور آن لشکر کام

عمر عمار تو را خواست وز او گشت بری

تیغ تو کرد میانجی به میان دد و دام

عمر او نزد تو آمد که تو چون نوح بزی

در آکار تن او، سر او باب طعام