وزیر عالم عادل ربیب دولت و دین
ایا بطوع فلک طاعت تو ورزیده
هر آنچه بسته ضمیر تو، عقل نگشوده
هر آنچه دوخته رای تو، چرخ ندریده
زبس که درشبشبهتفکندهپرتوصدق
چو صبج رای تو بر آفتاب خندیده
میان خاک سیه زر سرخ آمده بار
ز ابر رحمت تو هر کجا که باریده
هر آرزو که بدان گشته کام جانها خوش
کف کریم تو پیش از سؤال بخشیده
هنر بعهد توزان پس که دیده قحط کرم
میان روضهٔ ناز و نعیم غلتیده
توئی و طبع تو کز غایت روانی او
بر آتش حسد آب حیات جوشیده
ز دستبوس تو تمکین ندیده منشی چرخ
کهگاه خط و گهی خامهٔ تو بوسیده
بذوق عقل توان یافت شوربختی آن
که او مشارع جاه تو خواست شوریده
وفاق رای تو گرنسپر درواست که هست
همیشه دامن ظلمت ز نور در چیده
بزرگوارا این بکر را که آوردم
برون ز پردهٔ فکرش تمام بالیده
بزیر دامن اقبال بنده پرور تو
بمحض خون دل خویش پرورانیده
ز بهر زیور او تا زمانه عقد کند
بجای آب، من از دیده خون چکانیده
جهان بجای درم بیدریغ بر سر او
نثار کرده کواکب، سپهر برچیده
نگهبزلفورخشکنکهروشناستامروز
زمانه را بسواد و بیاض او دیده
طمع نمیکنم اندر گرانی کاوینش
عروساگرچهجمیلاستوشوینادیده
کههستجودتوپیشازنکاحاوصدبار
هزار مهرالمثلش بمن رسانیده
بهیچ پوشش تشریفم این مقابل نیست
کهنیستنیکوبدش برتو هیچ پوشیده
که داندشچوتوز ابناء دهر قیمت عدل
که نه فروختهاند این متاع و نخریده
بآستان تو پیوستنش مبارک باد
پی حوادث از روزگار ببریده
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره وزیر عادل و عالم است که به قدرت و دانش او تاکید میکند. شاعر از فضل، کرم و معرفت وزیر تعریف میکند و به تأثیر مثبت او بر جامعه و دولت اشاره دارد. او میگوید که وزیر همچون خورشید در شب تاریکی میدرخشد و آرزوهای مردم را برآورده میکند. همچنین به زیر دامن وزیر بودن فردی اشاره دارد که با خون دل خود او را بزرگ کرده است و از خداوند طلب برکت برای این پیوند و موفقیت در زندگی فردی را میکند. در نهایت، شاعر به ارزش والای وزیر و توجه او به عدل و انصاف پرداخته و پیوستن به او را مایه خوشحالی میداند.
هوش مصنوعی: وزیر دانا و عدالتپرور، فرزند پادشاهی و مذهب است. آیا آسمانها با میل و اراده خود، به اطاعت تو پرداختهاند؟
هوش مصنوعی: هر آنچه که در دل و ضمیر تو وجود دارد، عقل و فکر نتوانسته آن را درک کند. هر آنچه که در ذهن تو به آن پرداختهای، زمان (چرخ روزگار) هنوز به آن نپرداخته است.
هوش مصنوعی: به قدری نور صداقت تو در شب تاریک پاشیده است که هنگام صبح، خورشید به تو میخندد.
هوش مصنوعی: در دل زمین تیره، طلا و زیبایی چهرهاش نمایان شده است. به لطف باران رحمت تو، هر جایی که باران آمده، شکوفایی و سرسبزی را به ارمغان آورده است.
هوش مصنوعی: هر خواستهای که به آن رسیده، موجب خوشحالی جانهاست؛ چرا که بخشندگی تو، قبل از آنکه خواسته شود، همه چیز را فراهم کرده است.
هوش مصنوعی: هنر به عهد تو خوش است، پس چه زمانی که در بین باغ و نعمتهای پرنعمت، چشمان عطا و بخشش کم است.
هوش مصنوعی: تو با طبیعتی زنده و روانی که داری، مانند آبی هستی که بر آتش حسد میجوشد و آن را خاموش میکند.
هوش مصنوعی: من به خاطر عشق و ارادت به تو، هیچوقت زیر بار سیاست و قضا و قدر جهان نرفتهام. چون گاهی قلم و کاغذ تو را میبوسند و احترام میگذارند.
هوش مصنوعی: درک عقل به انسان اجازه میدهد که بداند کسی که در پی جاه و مقام خود است، در واقع گرفتار ناامیدی و بدبختی شده است.
هوش مصنوعی: اگر رأی و نظر تو به توافق برسد، دروازهای برای ظهور نور و روشنی خواهد بود. زیرا همیشه دامن تاریکی از نور پر شده است.
هوش مصنوعی: ای بزرگوار، این ذهن باکرهای را که آوردهام، از پردهٔ اندیشهاش بهطور کامل شکوفا شده است.
هوش مصنوعی: در سایه حمایت و خوشبختی تو، من با وجود تمام دردها و رنجهایم، بزرگ شدم و بالنده شدم.
هوش مصنوعی: برای زیبایی و زینت او، تا زمانی که عقدش برقرار شود، به جای اشک، خون از چشمانم ریخته میشود.
هوش مصنوعی: دنیا به جای پول، به وفور بر سر او هدیه کرده است و ستارهها در آسمان از او دست کشیدهاند.
هوش مصنوعی: امروز دنیا در وضعیت خاصی قرار دارد که زیبایی و ویژگیهای چهرهات به وضوح نمایان است. این دقت در جزئیات و ویژگیهای ظاهری تو باعث میشود که همه چیز روشن و مشخص باشد.
هوش مصنوعی: من امیدی به به دست آوردن چیزهای گرانبها ندارم، هر چند که آن چیز زیبا و دلربا باشد و من هنوز شوهر آن را ندیدهام.
هوش مصنوعی: مهر و محبت تو نسبت به او قبل از ازدواجش به قدری زیاد است که اگر بخواهم آن را بشمارم، به اندازهی صد بار مهر مثل او به من میرسد.
هوش مصنوعی: هیچ پوششی نمیتواند مانع ظهور من شود، زیرا در برابر تو هیچ خوبی یا بدی پنهان نیست.
هوش مصنوعی: چه کسی میداند ارزش راستی و عدالت را در میان فرزندان زمان، که نه این کالا را فروختهاند و نه خریدهاند؟
هوش مصنوعی: به درگاه تو پیوستن و ارتباط برقرار کردن مبارک باشد؛ از حوادث و اتفاقات روزگار جدا شده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
زهی نظیر تو چشم زمانه نادیده
سیاستت به سزا گوش چرخ مالیده
خرد که بر دوجهان نافذست فرمانش
در آستان تو جز بندگی نورزیده
ستارگان که ز آفاق بر سر آمده اند
[...]
تو دیده گشته و ما را بکرده نادیده
بدیده گریه ما را بدین بخندیده
بخند جان و جهان چون مقام خنده تو راست
بکن که هر چه کنی هست بس پسندیده
ز درد و حسرت تو جان لالهها سیه است
[...]
میار فخر باستاد و شیخ و جد و پدر
که بوده علم و عملشان همه پسندیده
قراضه ئی بتو گرزان رسید بیرون آر
و گرنه جمله جهان گنج گیر پوشیده
زهی جمال تو خورشید مشرق دیده
بتنگی دهنت هیچ دیده ی نادیده
سواد خطّ تو دیباچه صحیفه ی دل
هلال ابروی تو طاق منظر دیده
مه جبین تو بر آفتاب طعنه زده
[...]
جواب داد به زینب که ای ستمدیده
کسی ندیده چنین ظلم بلکه نشنیده
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.