قدر اهل درد صاحب درد میداند که چیست
مرد صاحب درد، درد مرد، میداند که چیست
هر زمان در مجمعی گردی چه دانی حال ما
حال تنها گرد، تنها گرد، میداند که چیست
رنج آنهایی که تخم آرزویی کشتهاند
آنکه نخل حسرتی پرورد میداند که چیست
آتش سردی که بگدازد درون سنگ را
هرکرا بودست آه سرد، میداندکه چیست
بازی عشقست کاینجا عاقلان در شش درند
عقل کی منصوبهٔ این نرد میداند که چیست
قطرهای از بادهٔ عشقست صد دریای زهر
هر که یک پیمانه زین می خورد، میداند که چیست
وحشی آنکس را که خونی چند رفت از راه چشم
علت آثار روی زرد میداند که چیست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این اشعار به بیان دردها و رنجهای عمیق انسانی میپردازد. شاعر به نقش تجربه و درک عمیق در شناخت دردها اشاره میکند و میگوید که تنها کسی که خود رنج کشیده، میتواند درد دیگران را بفهمد. هر فردی با حال و وضع خاص خود، تنها خودش حال دیگران را به درستی درک میکند. همچنین ذکر میشود که کسانی که آرزویی دارند، سختیهای آن را بهتر حس میکنند. در بقیه ابیات، عشق و تجربیات تلخ و شیرین آن به نمایش گذاشته میشود و اینکه تنها عاقلان میتوانند پیچیدگیهای عشق را درک کنند. در نهایت، شاعر به این نتیجه میرسد که همه اینها در زندگی باعث درک عمیقتری از رنج و خوشی میشود.
هوش مصنوعی: کسی که خود دردی را تجربه کرده باشد، به خوبی میفهمد که چقدر سختی و ناراحتی برای فرد دردکشیده وجود دارد. او احساسات و مشکلات دیگران را بهتر درک میکند چون خود نیز آن شرایط را پشت سر گذاشته است.
هوش مصنوعی: هر وقت که در جمعی حضور داری، چه میدانی وضعیت ما را؟ حال آنکه تنها بودن، فقط خود تنها میداند که چه احساسی دارد.
هوش مصنوعی: کسانی که آرزوهایی را در دل خود پروراندهاند، رنج و حسرت آن را خوب میفهمند. آنها میدانند که چه سختیهایی را باید تحمل کنند تا به آرزوهایشان برسند.
هوش مصنوعی: آتش سردی که میتواند سنگ را ذوب کند، کسی که این احساس را تجربه کرده باشد، میداند این چه حسی است.
هوش مصنوعی: در اینجا ما با بازی عشق مواجه هستیم که عاقلان را به چالش میکشد. آنها نمیدانند که این بازی چه معنایی دارد و عقلشان نمیتواند این موضوع را درک کند.
هوش مصنوعی: نوشیدنی عشق مانند قطرهای است که از زهر بسیاری از دریاها کمتر است. هر کسی که فقط یک پیمانه از این نوشیدنی را بچشد، میفهمد چه حالی دارد.
هوش مصنوعی: وحشی میگوید: کسی که از غم و درد عشقش اشکهایی به چشمانش میآید، به خوبی میداند که رنگ پریدگی و زردی صورتش ناشی از چیست.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
نالهٔ من جان غمپرورد میداند که چیست
زخم دل سخت است صاحب درد میداند که چیست
مست ناز است آن بت سنگیندل فارغ ز عشق
کافرم گر آه گرم و سرد میداند که چیست
گرچه لیلی همچو مجنون چاشنی از عشق یافت
[...]
جان عاشق قدر داغ و درد میداند که چیست
سکه کامل عیاران مرد میداند که چیست
پایکوبان رفت ازین صحرای وحشت گردباد
قدر تنهایی بیابانگرد میداند که چیست
چهره زرّین گشاید آب رحم از دیدهها
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۱۴ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.