تا مقصد عشاق رهی دور و دراز است
یک منزل از آن بادیهٔ عشق مجاز است
در عشق اگر بادیهای چند کنی طی
بینی که در این ره چه نشیب و چه فراز است
سد بلعجبی هست همه لازمه عشق
از جمله یکی قصهٔ محمود و ایاز است
عشق است که سر در قدم ناز نهاده
حسن است که میگردد و جویای نیاز است
این زاغ عجب چیست که کبک دریش را
رنگینی منقار ز خون دل باز است
این مهرهٔ مومی که دل ماست چه تابد
با برق جنون کاتش یاقوت گداز است
وحشی تو برون ماندهای از سعی کم خویش
ورنه در مقصود به روی همه باز است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به مسیر دشوار عشق اشاره دارد و میگوید برای رسیدن به عشق، راهی طولانی و پرچالش در پیش است. در این راه، موانع و مشکلاتی وجود دارد که باید پشت سر گذاشته شوند. عشق بهعنوان یک عنصر کلیدی، همچون قصه محمود و ایاز، حاوی زیباییها و معماهایی است. شعر به نوعی جنون و شوق در عشق اشاره دارد و میگوید اگر کسی تلاش کند و از خود سعی کند، میتواند به هدف خود برسد. در نهایت، این پیغام را منتقل میکند که با وجود چالشها، درهای عشق به روی همه باز است.
هوش مصنوعی: راه رسیدن به عشق برای عاشقان طولانی و پرپیچوخم است، اما در این مسیر، یک مرحله از این سفر عشق، تنها یک تجربه و یادآوری از حقیقت عشق است.
هوش مصنوعی: اگر در عشق راهی را آغاز کنی، میبینی که در این مسیر چه فراز و نشیبهایی وجود دارد.
هوش مصنوعی: در عشق، چیزهای عجیب و جالبی وجود دارد و یکی از آنها داستان محمود و ایاز است.
هوش مصنوعی: عشق در حالی که در مقابل زیبایی قرار دارد، به سر فرود آورده و تسلیم شده است. زیبایی نیز به دنبال این نیاز و محبت میگردد.
هوش مصنوعی: این زاغ چه خاصیتی دارد که وقتی به کبک مینگرد، منقار رنگینش به خاطر دلتنگی و غم، به خون دل آغشته است؟
هوش مصنوعی: این دل ما که مثل یک مهره مومیه نرم و شکلپذیر است، به شدت تحت تأثیر احساسات شدید و دیوانهوار قرار دارد. آتش و حرارت این احساسات مانند یاقوت مذاب، آن را میسوزاند و تغییر شکل میدهد.
هوش مصنوعی: تو به خاطر تلاش نکردن خود از هدف دور ماندهای، در حالی که اگر کمی بیشتر کوشش کنی، راه رسیدن به مقصود برایت همیشه باز است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
ساز طرب عشق که داند که چه ساز است؟
کز زخمهٔ آن نه فلک اندر تک و تاز است
آورد به یک زخمه، جهان را همه، در رقص
خود جان و جهان نغمهٔ آن پردهنواز است
عالم چو صدایی است ازین پرده، که داند
[...]
اَلمِنَّةُ لِلَّه که درِ میکده باز است
زان رو که مرا بر در او روی نیاز است
خُمها همه در جوش و خروشند ز مستی
وان می که در آن جاست حقیقت، نه مجاز است
از وی همه مستی و غرور است و تکبر
[...]
المنة لله که در میکده باز است
زآن رو که مرا بر در او روی نیاز است
خمها همه در جوش و خروشند ز مستی
و آن می که در آنجاست حقیقت نه مجاز است
از وی همه مستی و غرورست و تکبر
[...]
تا عشق توام بدرقه راه حجاز است
اندر حرم وصل دلم محرم راز است
احرام در دوست چو از صدق ببستیم
در هر قدمی کعبه صد گونه نیاز است
عمریست که از آتش سودای تو چون شمع
[...]
تا کوثر و فردوس ره دور و دراز است
وان عیش غنیمت که در میکده باز است
از ناز مران رخش پی قبل که هر سو
بر خاک ره افتاده سر اهل نیاز است
بنگر به حباب می گلرنگ که در دور
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.