به راز عشق زبان در میان نمیباشد
زبان ببند که آنجا بیان نمیباشد
میان عاشق و معشوق یک کرشمه بس است
بیان حال به کام و زبان نمیباشد
دل رمیدهٔ من زخم دار صید گهیست
که زخم صید به تیر و کمان نمیباشد
از آن روایی بازار کم عیارانست
که در میان محک امتحان نمیباشد
اگر به من نشوی مهربان درین غرضیست
کسی به خلق تو نامهربان نمیباشد
به عالمی که منم منتهای غصه مپرس
که قطع مدت و طی زمان نمیباشد
زبان به کام مکش وحشی از فسانهٔ عشق
بگو که خوشتر ازین داستان نمیباشد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان احساسات عشق و دشواریهای بیان آن میپردازد. شاعر تأکید میکند که عشق زبانی ندارد و بیان آن ممکن نیست. او میگوید میان عاشق و معشوق تنها یک اشاره کافی است و درد دل عاشق نیز قابل توصیف نیست. همچنین اشاره میکند که بازار عشق در شرایط سخت و آزمونها قابل ارزیابی نیست و اگر کسی در عشق مهربان نباشد، دیگران نیز بیمهری خواهند کرد. در نهایت، شاعر از غم و اندوه خویش میگوید و بیان میکند که داستان عشق زیباییهای خود را دارد، که قابل مقایسه با هیچ چیز دیگری نیست.
هوش مصنوعی: در عشق، کلام و سخن گفتن بیفایده است؛ بهتر است سکوت کنی چون در آن دنیا هیچ چیزی نمیتواند تو را به درستی بیان کند.
هوش مصنوعی: در ارتباط عاشق و معشوق، یک اشاره یا ناز کافی است تا احساسات و حال آنها را منتقل کند؛ نیازی به گفتگو و بیان زبانی نیست.
هوش مصنوعی: دل آزردهٔ من مانند صیدی است که زخمهایش به تیر و کمان ارتباطی ندارد؛ یعنی آسیبهایی که به من رسیده است از جنس زخمهایی نیستند که با نشانهگیری و شلیک به وجود آمده باشند.
هوش مصنوعی: بازار افرادی که ارزش و کیفیت کمتری دارند، به این علت زودتر دچار افت میشود که در آنجا هیچ سنجهای برای ارزیابی واقعی وجود ندارد.
هوش مصنوعی: اگر تو به من محبت نداشته باشی، به این دلیل نیست که کسی دیگر به مردم بیمحبت است.
هوش مصنوعی: در مورد دنیایی که من در آن زندگی میکنم و غم و اندوههایش، از من سوال نکن. زیرا زمان و دورههای آن در این عالم مشخص نیست و همیشه ادامه دارد.
هوش مصنوعی: زبانت را از گفتن داستان عشق حفظ نکن، زیرا هیچ چیزی شیرینتر و زیباتر از این روایت نیست.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
به زیر چرخ دل شادمان نمیباشد
گل شکفته درین بوستان نمیباشد
خروش سیل حوادث بلند میگوید
که خواب امن درین خاکدان نمیباشد
مخور ز سادهدلیها فریب صبح نشاط
[...]
دلی که نیست حزین شادمان نمی باشد
گر اینچنین نبود آنچنان نمی باشد
ز حادثات اگر خواهی ایمنی بگریز
به کشوری که در او آسمان نمی باشد
چه مایه نفع که از نقد عمر برگیرد
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.