صحبت دوستان روحانی
خوشتر از حشمت سلیمانی
جان جانها و روح ارواح است
لعل ساقی و راح ریحانی
با گدایان کوی عشق مگوی
سخن از تاج و تخت سلطانی
بگذر از عقل و دین که در ره عشق
کافری بهتر از مسلمانی
حلقه کن گیسوی پریشان را
وارهان جمعی از پریشانی
خیز و ملک بقا به دست آور
پشت پا زن به عالم فانی
تا رسد بر سریر مصر وجود
آخر از چاه ماه کنعانی
بلبل از فیض عشق گل آموخت
آن سخنسنجی و نواخانی
بی تو خون باردم ز دیده که نیست
عاشقان را جز این گلافشانی
وقت آن شد که بایزید آسا
بر فرازم لوای سبحانی
تا شوم مست و پرده بردارم
یک سر از رازهای پنهانی
فاش منصوروار بر سر دار
میسرایم اناالحق ار دانی
در دبستان عشق او آموخت
وحدت این درس و مشق حیرانی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ساخت آنگه یکی بیوگانی
هم بر آئین و رسم یونانی
ما به هر مجلسی ز تو زده ایم
همچو بلبل هزاردستانی
بسته کاری نکرده ای با ما
مردمی کرده ای فراوانی
زود در هر چه خواستیم از تو
[...]
تا کی این لاف در سخن رانی
تا کی این بیهده ثنا خوانی
گه برین بی هنر هنر ورزی
گه بر آن بی گهر درافشانی
با چنین مهتران بی معنی
[...]
ای پناه همه مسلمانی
رافع بن علی شیبانی
تاج دینی و از مکارم تو
همه اصحاب دین بآسانی
در معالی بلند مرتبتی
[...]
من یکی شاعرم نه سامانی
نز نژاد ملوک ساسانی
نه مرا باد حشمت میری
نه مرا اسب و طوق سلطانی
نه غلامان رومی و خزری
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.