پیش تیر نگهش سینه سپر خواهم کرد
بهر ابروی کجش فکر دگر خواهم کرد
نکند گر نظری بر دل سودازدهام
ملک دل را ز غمش زیر و زبر خواهم کرد
یا که دیوانه صفت گیرم از آن دلبر کام
یا که از عشق و جنون صرف نظر خواهم کرد
گرچه ره دور و در این راه خطر بسیار است
به سویش با سر پرشور سفر خواهم کرد
گر بخواهد که به کویش برسد پای رقیب
ره بر او بسته و ایجاد خطر خواهم کرد
تا که گهگاه شوم بهرهور از بوی عُقار
بر در میکده گهگاه گذر خواهم کرد
میدهم جان به تمنای وصالش وحدت
هان مپندار در این باره ضرر خواهم کرد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از عشق و احساسات خود صحبت میکند. او بیان میکند که برای نگهداشتن عشقش آماده است هرگونه خطر و چالش را بپذیرد و دلش را برای رسیدن به محبوبش سپر کند. او به زیبایی ابروهای محبوبش فکر میکند و از خود میپرسد که آیا به خاطر عشق، دیوانه خواهد شد یا دست از عشق برخواهد داشت. با وجود مسیری طولانی و خطرناک، قصد دارد با شور و شوق به سمت معشوق برود. او همچنین به این اشاره میکند که برای رسیدن به محبوبش حاضراست رقبایش را از مسیر دور کند و برای درک عطر محبوبش به میکده سر بزند. در نهایت، او از عشق خود به محبوبش میگوید و تأکید میکند که هیچ ضرری از این بابت متوجهاش نخواهد بود.
هوش مصنوعی: من برای محافظت از خودم در برابر نیش زبان و نگاه او، سینهام را سپر خواهم کرد و برای ابروی کج و خاص او، در افکارم تغییراتی ایجاد میکنم.
هوش مصنوعی: نگذار دل غمزدهام را از نگاه تو بیخبر بماند، زیرا در این صورت، آمادگی دارم که همه چیز را به هم بریزم و دلی پر از ناراحتی را دچار تغییرات کنم.
هوش مصنوعی: من یا به خاطر عشق و زیبایی آن معشوق به دیوانگی و جنون دچار میشوم، یا اینکه از این احساسات رها میشوم و به آنها فکر نمیکنم.
هوش مصنوعی: با وجود اینکه مسیر طولانی و پرخطر است، اما با شور و اشتیاق به سمت او سفر خواهم کرد.
هوش مصنوعی: اگر بخواهد به محبوبش برسد، مانع حریف میشوم و خطراتی برای او به وجود میآورم.
عقار: می، شراب.
هوش مصنوعی: من با اشتیاق به دنبال وصال او هستم و حاضرم جانم را برای این آرزو بدهم. اما هیچکس نگوید که این کار برای من زیانآور خواهد بود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دل ببردی و یکی کار دگر خواهم کرد
چیست آن؟ جان به سر کار تو در خواهم کرد
دگری روی ز تیر تو اگر میپیچید
بمن انداز، که من دیده سپر خواهم کرد
خوبرویان همه گر در نظرم جمع شوند
[...]
نرگس آسا چو سر از خاک بدر خواهم کرد
بهر رندان قدح از کاسه سر خواهم کرد
تا وزد بر گل رخسار تو گه گه جان را
سوی تو همنفس باد سحر خواهم کرد
دیده از سوزن مژگان به رخت خواهم دوخت
[...]
از سر کوی تو امروز سفر خواهم کرد
سود خود صرف به سودای دگر خواهم کرد
ابروی سیمبری مد نظر خواهم کرد
شکوه از زلف پریشان تو سر خواهم کرد
دامن خویش پر از خون جگر خواهم کرد
[...]
از بناگوش تو هر شب گله سر خواهم کرد
شب خود را به همین شیوه سحر خواهم کرد
مو به مو بندهٔ آن زلف سیه خواهم شد
سال ها خواجگی دور قمر خواهم کرد
با خم ابروی او نرد هوس خواهم باخت
[...]
بیخبر از سر کوی تو سفر خواهم کرد
همه آفاق پر از فتنه و شر خواهم کرد
فتنه چشم تو ای رهزن دل تا بسراست
هر کجا پای نهم فتنه و شر خواهم کرد
لذت وصل تو نابرده فراق آمده پیش
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.