که تواند شدن از بزم تو طناز برون؟
تا تو در خاطر مایی نرود راز برون
بسکه از باده وصف تو، سیه مست شده است
نبرد حرف سر از جاده آواز برون
بربایندگی نسبت رخسار تو کبک
برده گیرندگی از چنگل شهباز برون
نتوانی بخدنگ ستم آزرد مرا
مگر آن دم که بر آری ز دلم باز برون
آن چنان عالم از آوازه عیبم شده پر
که نیاید نگه از دیده غماز برون
نه چنان پای کشیده است بدامن واعظ
که رود ناله اش از پرده آواز برون
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.