تن نزار من، از چاکهای جامه نماید
بدان طریق که مویی ز شق خامه نماید
نمانده آن قدر از من که آورد بنظر کس
مرا بخلق مگر گاه گاه جامه نماید
از آن نمیکند آن دوست یاد ما، که نخواهد
که چین جبهه بما از شکنج نامه نماید
درین زمانه شرافت بود بزینت ظاهر
که گل بفرق کسان خار رنگ جامه نماید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.