نیست دندان آنکه پیران از دهان می افگنند
تف بر روی اعتبار این جهان می افگنند!
قد چو خم گردید، دانستم که بر خاک فنا
چون خدنگم عاقبت با این کمان می افگنند
وارثان دستار از مرگم زنند ار بر زمین
لبک در باطن کله در آسمان می افگنند
چون کسی کز بهر جستن پس رود، این زاهدان
خویش را از گوشه گیری در میان می افگنند
زاده های طبع بحرآسای واعظ بعد ازو
از یتمی خلق را آتش بجان می افگنند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.