نیست دندان آنکه پیران از دهان می افگنند
تف بر روی اعتبار این جهان می افگنند!
قد چو خم گردید، دانستم که بر خاک فنا
چون خدنگم عاقبت با این کمان می افگنند
وارثان دستار از مرگم زنند ار بر زمین
لبک در باطن کله در آسمان می افگنند
چون کسی کز بهر جستن پس رود، این زاهدان
خویش را از گوشه گیری در میان می افگنند
زاده های طبع بحرآسای واعظ بعد ازو
از یتمی خلق را آتش بجان می افگنند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به نگرانیهای انسانی درباره گذر زمان، پیری و زوال اشاره دارد. شاعر به این نکته میپردازد که انسانها در معرض فنا و نابودیاند و هیچ چیز در این دنیا پایدار نیست. او به انتقاد از جامعه و وارثان میپردازد که از مرگ و ناپایداری زندگی بهرهبرداری میکنند. همچنین، حسرت و تلخی ناشی از فاصله گرفتن از زندگی و گوشهنشینی را به تصویر میکشد. در نهایت، شعر به بحران وجودی و تضادهای انسانی در تلاش برای یافتن معنا در زندگی اشاره دارد.
هوش مصنوعی: کسی که عقل و تجربه ندارد، نمیتواند به درستی قضاوت کند و کسانی که سن بالاتری دارند، ضعف و بیحالی آنها را به خوبی میبینند و به همین دلیل به اعتبار و ارزش این دنیا شک دارند.
هوش مصنوعی: وقتی قامت من خم شد، فهمیدم که سرانجام مانند یک تیر بر روی زمین زالت میشوم و با این کمان به هدف میزنند.
هوش مصنوعی: وارثانم از مرگم بهرهبرداری میکنند، اگر در ظاهر آرامش و لبخند داشته باشم، در درونم ناامیدی و نگرانی وجود دارد.
هوش مصنوعی: همچون کسی که برای جستجو به عقب برمیگردد، زاهدان خود را از کنارهگیری رها کرده و در میان مردم میافکنند.
هوش مصنوعی: مبلغی که به زیبایی سخن میگوید، پس از او فرزندانش با کلمات خود به مردم آسیب میزنند و آنها را میآزارند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.