میان خلق، با خلق آشنا کامل نمیگردد
که در دریاست آب گوهر و داخل نمیگردد
کدورت از تریهای عدو باشد ز خامیها
سفال از پختگی در آب هرگز گل نمیگردد
نمیداند که مال از بذل کردن میشود افزون
توانگر دربهدر زان از پی سائل نمیگردد
برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.
میان خلق، با خلق آشنا کامل نمیگردد
که در دریاست آب گوهر و داخل نمیگردد
کدورت از تریهای عدو باشد ز خامیها
سفال از پختگی در آب هرگز گل نمیگردد
نمیداند که مال از بذل کردن میشود افزون
توانگر دربهدر زان از پی سائل نمیگردد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معانی اهل صورت را به گرد دل نمی گردد
به منزل، چون مصور شد، ملک داخل نمی گردد
نبرد از مغز زاهد باده گلرنگ خشکی را
به آب زندگانی این زمین قابل نمی گردد
نگاه بی غرض با حسن در یک پیرهن باشد
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.