گنجور

 
واعظ قزوینی

نیست از بد گوهران، نرمی کم از دشنام تلخ

در چشیدن تلخ باشد روغن بادام تلخ

رهنمایی به ز بد گوهر ندارد پیر عقل

نیست از بهر عصا، چوبی به از بادام تلخ

در مذاق کام جویان، از دعا شیرین تراست

بر لب چو شکرش، گر بگذرد دشنام تلخ

نیست خالی التفاتش هم بما از زهر چشم

هر نگاهش چون رگ تلخیست در بادام تلخ

عیش گیتی در دل غمگین ندارد لذتی

نیست شیرینی نمایان از شکر در کام تلخ

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode