زآن شوخ دید تا دل ناسور پشت دست
زد از تپش به مرهم کافور پشت دست
از نازکی نگار شود روی دست او
گر تند بیندش کسی از دور پشت دست
پرخار حسرتیم، بما دست رد منه
سازی خدا نخواسته ناسور پشت دست
در محفلی که شعله حسن تو قد کشید
پیش تو شمع می نهد از دور پشت دست
گردیده است غنچه سراپا دهان و لب
زین آرزو، که بوسدش از دور پشت دست
گل گل شکفتن از تو و، تسلیم از بهشت
برقع گشودن از تو و، از حور پشت دست
واعظ بیاد شهد لبش بسکه میگزد
می گرددش چو خانه زنبور پشت دست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به زیبایی و تأثیرگذاری معشوقهاش اشاره میکند. او به احساسات عمیق و حسرتی که در وجودش وجود دارد، پرداخته و از دوری معشوق شکایت میکند. تصویرهایی از زیبایی و نازکی انگشتان معشوق به کار برده شده است و همچنین ارتباط عشق و زیباپسندی با درد و رنج بیان میشود. شاعر از حسرت بوسیدن معشوق و غنچههای لب او یاد کرده و به صمیمیت و شهیدانه بودن عشق اشاره دارد. در نهایت، او به تاثیر شگفتانگیز لبهای معشوقهاش بر دیگران و تأثیر آن به مانند عسل بر زنبور اشاره میکند.
هوش مصنوعی: از آن شیطنت و ناز که آن شخص داشت، دل بیمار من به شدت میتپید و دستم را بر پشت دست دیگرم گذاشتم تا بر این تپش غلبه کنم و آرامش پیدا کنم.
هوش مصنوعی: اگر کسی از دور به دلبر نگاه کند، به خاطر لطافت و نازک بودن پوست دست او، صورتش روی دستش نمایان میشود.
هوش مصنوعی: ما مانند پرهایی پر از درد و حسرت هستیم، گویی که خداوند خواسته است بر سینهمان زخمهایی بماند و ما را به حال خود رها کرده است.
هوش مصنوعی: در جمعی که زیبایی تو در آنجا خود را نشان داد، شمع از دور به احترام تو دستی را به عقب مینهد.
هوش مصنوعی: غنچه به خاطر آرزویش کاملاً آماده شده تا از دور، با پشت دست کسی را که دوست دارد، ببوسد.
هوش مصنوعی: گلها به خاطر تو شکوفا میشوند و بهشت با شوق خود را به عرضه میکند. زیبایی و جذابیت تو مانند حوری، معجزهای است که همه را مجذوب میکند.
هوش مصنوعی: واعظ، به یاد طعم شیرین لبهایش به شدت عشق میورزد، اما این عشق مانند مُلکی پر از زنبور عسل میشود که در آنجا نمیتواند آرامش داشته باشد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
هر کس فشاند بر من پر شور پشت دست
از جهل زد به خانه زنبور پشت دست
یابد چگونه راه در آن زلف دست ما؟
جایی که شانه می گزد از دور پشت دست
چون روی دست گل شود از زخم خونچکان
[...]
آن شوخ اگر نمایدش از دور پشت دست
در پیش او نهد به زمین حور پشت دست
خوردم هزار نیش و نشد نوش حاصلم
تا کی نهم به خانه زنبور پشت دست
بر سایلان کریم حقارت نمی کند
[...]
زانرو که زد به بلبل پرشور، پشت دست
تا حشر می گزد، گل مغرور، پشت دست
در کوی عشق، پا به ادب بر زمین گذار
این بیشه، شیر می خورد از مور پشت دست
دیشب به زور جام ادب سوز عاشقی
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.