تا عکس گل روی تو در چشم تر ماست
دامان پر از خون شده، باغ نظر ماست
شبها که بود در نظر آیینه رویت
بیرون شدن جان ز تن، آه سحر ماست
فرخنده همای فلک همت خویشیم
افشاندن دامن ز جهان، بال و پر ماست
پامال شدن، میدهد آخر بر دولت
پا بر سر ما هر که نهد، تاج سر ماست
ما نخل سرافراخته گلشن عشقیم
از غیر تو پیوند بریدن ثمر ماست
سوداگر بی مایه سود دو جهانیم
برگرد سراپای تو گشتن سفر ماست
ما را به وفاداری ما قدر شناسند
در راه تو استادگی، آب گهر ماست
در هیچ دلی واعظ ما جای ندارد
هم طالع افغان تهی از اثر ماست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به عشق و زیبایی معشوق میپردازد. شاعر از احساسات عمیق خود به معشوق سخن میگوید و ابراز میکند که چهره زیبای او همیشه در ذهن اوست و شبها خاطرات او را مرور میکند. شاعر خود را نیکبخت و سرشار از آرزو میداند و میگوید که برای معشوق از هر مانعی عبور میکند. او همچنین اشاره میکند که پیوندش با معشوق او را به ثمر میرساند و در نهایت، وفاداری و تعهدش نسبت به معشوق را بیان میکند. شاعر این عشق را نه تنها روح بخش، بلکه بال و پر او میداند و در نتیجه، در هر حال، معشوق و عشق او در مرکز زندگیاش قرار دارد.
هوش مصنوعی: تا زمانی که تصویری از چهره زیبای تو در چشمان ما باقی است، باغ دل ما پر از درد و غم شده است.
هوش مصنوعی: شبها که به آینه نگاه میکنم، چهرهات در ذهنم تداعی میشود و حس میکنم که جانم از بدنم جدا میشود؛ آه، این لحظههای سحرگاهی ماست.
هوش مصنوعی: ما مانند پرندگان خوشبخت در آسمان، با تلاش و اراده خود، دامنمان را از دنیا پر میکنیم و بال و پر ما به همین بستگی دارد.
هوش مصنوعی: هر کسی که بر سر ما تاج میگذارد، در نهایت موجب میشود که ما پایمال شویم و به تدریج قدرتش بر ما غلبه پیدا کند.
هوش مصنوعی: ما درختان بلند و سرسبز باغ عشق هستیم، و تنها کسی که میتواند ما را به بار بنشاند، تو هستی؛ جدا شدن از غیر تو برای ما ثمری نخواهد داشت.
هوش مصنوعی: ما با وجود بیپولی و نداشتن دارایی، در جستجوی عشق و زیبایی تو هستیم. هرچند چیزی در اختیارداریم، تنها هدف و مقصود ما، گشت و گذار در دنیای توست.
هوش مصنوعی: ما را به خاطر وفاداریامان میشناسند، در مسیر تو با تمام وجود ایستادهایم، مثل آبی که در دل گوهر وجود دارد.
هوش مصنوعی: در هیچ قلبی، سخنران ما جایی ندارد و سرنوشت افغانستان نیز از تاثیر ما خالی است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
آرامش و رامش همگان را بدر ماست
بخشایش و بخشش ره جد و پدر ماست
گر در سهریم از جهت خلق سزد آن
کین خفتن فتنه ز فراوان سهر ماست
ما را دل اگر هست قوی نیست عجب زانک
[...]
ما گم شدگانیم و جنون پی سپر ماست
گمراهی جاوید حریف سفر ماست
جمعیت اسباب، حجاب نظر ماست
هر کس که شود رهزن ما، راهبر ماست
در ظاهر اگر شهپر پرواز نداریم
افشاندن دست از دو جهان بال و پر ماست
با همت مردانه گذشتن ز دو عالم
[...]
دایم ز تمنای تو دل در نظر ماست
ابری که نم از شعله کشد چشم تر ماست
بی خاطر آشفته نرفتیم به جایی
چون گل دل صد پاره ما بال و پر ماست
تا گرد ره گرم روان برق نژاد است
[...]
آن خانه برانداز که خود راهبر ماست
همخانهٔ ما همره ما همسفر ماست
آن یار مبرا ز خیالات عیان است
سری که نهان است ز دل در نظر ماست
دارد سر منصور در این باغ، مکافات
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.