زلف اکبر چو ز خون سر او تر گردید
عقل گفتا که عجین مشک، به عنبر گردید
بر زمین خون ز گلوی شه لب تشنه حسین
آنقدر ریخت که با خاک، مخمر گردید
بدنی را که بدی بسترش آغوش نبی
عاقبت خاک زمین، بالش و بستر گردید
سر فرزند نبی گشت چو پنهان به تنور
زین حکایت دل صدیقه پر آذر گردید
عوض شیر که نوشد، به سر دست پدر
پاره از تیر، گلوی علی اصغر گردید
بعد قتل پسر فاطمه در مقتل خون
چشم زینب یم اشک از مژهٔ تر گردید
آه کز کرب و بلا زینب محزون تا شام
همسفر با پسر سعد بد اختر گردید
کشته شد اکبر و لیلا ز غمش مجنون شد
داغ فرزند، نصیب دل مادر گردید
گشت در کنج خرابه، چو مکان زینب
روز روشن به وی از شام، سیه تر گردید
بسکه خونابه فشاند از مژه بر رخ «ترکی»
دفتر شعر، ز خوناب دلش تر گردید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن دربارهٔ مصائب عاشورا و شهادت امام حسین (ع) و فرزندانش در کربلاست. شاعر از زلف اکبر، که به خونش تر شده، و مصیبتهایی که بر خانوادهٔ حسین (ع) وارد میشود، سخن میگوید. او به توصیف غم و اندوه زینب و مادران این شهیدان میپردازد و عواقب دلخراش این واقعه را به تصویر میکشد. شاعر از حسرت و داغی که بر دل بازماندگان نشسته نیز صحبت میکند و تأثیرات این فاجعه بر روی آنها را به نمایش میگذارد. در نهایت، این شعر نمایانگر عمق رنج و سوگواری زینب و دیگران پس از کربلاست.
هوش مصنوعی: وقتی زلف اکبر از خون سرش تر شد، عقل گفت که این زلف مانند عطر مشک و عنبر میشود.
هوش مصنوعی: خون حسین بر زمین ریخت و آنقدر زیاد بود که خاک را به حالت خمیری درآورد.
هوش مصنوعی: بدن انسان که در دنیای بدی و گناه زندگی میکند، در نهایت به خاک میپیوندد و این خاک، به مانند بالش و بستر او میشود.
هوش مصنوعی: وقتی سر فرزند پیامبر بهطور پنهانی در تنور قرار گرفت، دل صدیقه (حضرت زهرا) از این ماجرا آتشین و پر التهاب شد.
هوش مصنوعی: عوض آنکه علی اصغر از شیر مادرش سیراب شود، متأسفانه بر سر دست پدرش اینگونه تیر به گلویش برخورد کرد.
هوش مصنوعی: پس از این که پسر فاطمه در میدان جنگ به شهادت رسید، چشمان زینب پر از اشک و اندوه شد.
هوش مصنوعی: زینب با دلbroken و غمگین از کربلا به سمت شام رفت و در این سفر ناگوار، همراه پسر سعد بدشانس شد.
هوش مصنوعی: اکبر به قتل رسید و لیلا از اندوه او به حالت جنون درآمد. درد و غم از دست دادن فرزند، نصیب دل مادر شد.
هوش مصنوعی: در خرابهای که حال و روز خوبی ندارد، زینب در کنار تاریکیهای روزگار، مشخص شد که وضعیتش از شبهای شام نیز بدتر شده است.
هوش مصنوعی: چقدر اشک از چشمان او بر چهره «ترکی» ریخته شد که دفتر شعرش از خون دلش خیس و مرطوب شد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
شوقم از نامه به وصل تو فزونتر گردید
نامه بر آتش من دامن دیگر گردید
از بهار چمن افروز بود برگ گلی
آنچه از حسن تو در دیده مصور گردید
می شود روزنه اش ناف غزالان ختن
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.