شوقم از نامه به وصل تو فزونتر گردید
نامه بر آتش من دامن دیگر گردید
از بهار چمن افروز بود برگ گلی
آنچه از حسن تو در دیده مصور گردید
می شود روزنه اش ناف غزالان ختن
خانه هرکه ازان زلف معطر گردید
خیره از دیدن خورشید قیامت نشود
دیده هرکه ز روی تو منور گردید
عشق روشندل اگر نیست ز اولاد خلیل
از چه آتش گل و ریحان به سمندر گردید؟
در شب وصل ز محرومی من آگاه است
تشنه هرکس ز لب آب بقا بر گردید
همچو آیینه شدم دیده حیران همه تن
تا مرا دولت دیدار میسر گردید
آن کس از کوردلان است که از خودرایی
نتواند ز غلط کرده خود بر گردید
هست دلچسب تر از قند مکرر صائب
سخن طوطی ما گرچه مکرر گردید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از شوق و هیجان خود برای وصال معشوق صحبت میکند. نامهای که به معشوقاش نوشته، شوق او را بیشتر کرده و حالا تبدیل به دلیلی برای شعلهور شدن احساساتش شده است. او زیباییهای معشوق را با گلهای بهاری مقایسه میکند و میگوید که عشق، خاصیت روشنی بخشیدن به زندگی را دارد. شاعر از این موضوع سخن میگوید که در شب وصال، دلتنگیها و محرومیتهایش را احساس میکند و این تشنگی به بقا و وجود معشوقش او را سرشار از آرزو کرده است. در پایان، او به این نکته اشاره میکند که کسانی که از خودشان راضی هستند، نمیتوانند از اشتباهاتشان عبرت بگیرند و از اشتباهاتشان برگردند. در نهایت، با اینکه سخنانش کتبی تکراری به نظر میرسند، اما باز هم این سخنان برایش لذتبخش هستند.
هوش مصنوعی: اشتیاق من برای دیدن تو از نامهای که به دستم رسید بیشتر شد. حالا نامهام به آتش عشق من دامن زده است و اوضاع را شدت بخشیده است.
هوش مصنوعی: در بهار، زیبایی چمن ناشی از شکوفایی گلهاست، همانطور که زیبایی تو در نظر دیگران نقش بسته و به تصویر درآمده است.
هوش مصنوعی: هر کسی که از زلف خوشبو و معطر برخوردار شود، میتواند به سرزمین ختن، جایی که غزالها زندگی میکنند، و روزنهای به آنجا پیدا کند.
هوش مصنوعی: هر کس که به نور چهرهی تو روشن شده باشد، نمیتواند به تماشای نور خورشید قیامت خیره شود.
هوش مصنوعی: اگر عشق روشن و آگاه وجود ندارد، پس چرا آتش گل و ریحان به سمندر تبدیل شد؟
هوش مصنوعی: در شب وصال، تنها من از محرومیتم آگاه هستم؛ چون هر کسی که تشنه است، به سمت آب جاودانی برمیگردد.
هوش مصنوعی: من همچون آیینهای شدم که حیران و شگفتزده است، زیرا تمام وجودم به این خاطر است که بتوانم به خوشبختی و زیبایی دیدار دست پیدا کنم.
هوش مصنوعی: کسی که به خاطر خودرایی و لجاجت نمیتواند از اشتباهاتش برگردد، از افراد نادان و جاهل است.
هوش مصنوعی: سخنان طوطی مانند صائب، حتی اگر بارها تکرار شوند، باز هم جذابتر و شیرینتر از قند هستند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
زلف اکبر چو ز خون سر او تر گردید
عقل گفتا که عجین مشک، به عنبر گردید
بر زمین خون ز گلوی شه لب تشنه حسین
آنقدر ریخت که با خاک، مخمر گردید
بدنی را که بدی بسترش آغوش نبی
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.