نام دشت نینوا، هر گه که آید بر زبانم
همچو نی آتش فتد در بند بند استخوانم
شد خزان، در کربلا چون گلشن آل پیمبر
بلبل آسا، روز و شب، در ناله و آه فغانم
هر زمان خواهم نویسم داستان کربلا را
خون شود جاری ز نوک خامهٔ عنبرفشانم
هر زمان آرم به یادم ، غربت و مظلومیَش را
جای اشک، از دیدهٔ غمدیده خون دل فشانم
آه از آن ساعت که گفتا شاه دین، با لشکر کفر
کی گروه از تشنگی در کام، خشکیده زبانم
گر به مهمانی مرا خواندید از شهر مدینه
پس چرا ممنوع کردید آخر از آب روانم
شرط مهمانی نه این است ای گروه بی حمیت
گز برای قطرهٔ آبی زنید آتش به جانم
شهر بطحا شد خراب، از ظلمتان ای اهل کوفه!
وینک از جور شما چون طایر بی آشیانم
من حسینم زینت آغوش ختم الانبیایم
مصطفی گلبوسه ها زد بر لب معجز بیانم
باب من باشد علی شیر خدا ساقی کوثر
مادرم خیرالنساء خود سرور آزادگانم
از جفا کشتید یکسر، نوجوانان رشیدم
دربدر کردید از کین، دختران و خواهرانم
مرگ عباس دلاور سرو قدم را کمان کرد
کرده پیرم داغ هجر اکبر رعنا جوانم
پس به سوی آسمان، رو کرد آن آیینهٔ حق
با خدای خویش گفت ای کردگار مهربانم!
من در این وادی دهم لب تشنه جان، از کف به راهت
تا که در محشر، به من بخشی گناه شیعیانم
رو به درگاهت نهاده «ترکی» از صدق و ارادت
گوید ای تنها امیدم! از در احسان مرانم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر ابراز احساسات عمیق خود را نسبت به واقعه کربلا و مظلومیت امام حسین (ع) بیان میکند. او از درد و آلامی که به خاطر شهادت امام و یارانش احساس میکند، سخن میگوید و چگونگی این واقعه را همچون آتشی در وجودش حس میکند. شاعر با اشاره به غربت و تشنگی امام حسین و یارانش، از بیرحمی دشمنان و ظلمی که بر آنها رفته است، گلهمند است. همچنین، او به مقام والای امام حسین به عنوان زینت آغوش پیامبر (ص) و فرزند علی (ع) اشاره میکند و به یاد عزیزانش که در این واقعه شهید شدهاند، اشک میریزد. در نهایت، او از خداوند میخواهد تا در روز قیامت، گناهان شیعیان را ببخشد و به امید رحمت الهی، درخواست دلسوزی و کمک دارد.
هوش مصنوعی: وقتی نام دشت نینوا به زبانم میآید، مانند آهنگ نی، آتشی در تمام وجودم شعلهور میشود.
هوش مصنوعی: فصل خزان در کربلا، جایی که همیشه حال و هوای گلستان را دارد، من مانند بلبل در روز و شب به ناله و آه و درماندگی مشغولم.
هوش مصنوعی: هر بار که بخواهم داستان کربلا را بنویسم، از شدت احساس و غم آنچنان متاثر میشوم که انگار خون از نوک قلمم میریزد.
هوش مصنوعی: هر وقت به یاد او میافتم، غم و تنهاییاش باعث میشود که از چشمانم اشکهای خونین بریزم.
هوش مصنوعی: آه از وقتی که فرمانده مسیحی با لشکر کافران به میدان آمد و ما از تشنگی در چنین وضعی به زبان خشکیدهای رسیدیم.
هوش مصنوعی: اگر مرا به مهمانی دعوت کردهاید و از شهر مدینه هستید، چرا پس مرا از آب زلال و پاکیزه محروم کردهاید؟
هوش مصنوعی: شرط مهمانی این نیست که بخواهید بیاحساس باشید و فقط نگران خودتان باشید. بلکه باید به نیازهای دیگران توجه کنید و برای یک قطره آب، حتی به جان خودتان هم خطر بیندازید.
هوش مصنوعی: شهر بطحا به خاطر ظلم و ستم شما ای اهل کوفه ویران شد و من از ستم شما مانند پرندهای هستم که آشیانهای ندارد.
هوش مصنوعی: من حسین هستم و زینت آغوش پیامبر آخر زمان، محمد (ص) هستم. او با گلهای محبت بر لبم معجزه گفتار را به نمایش گذاشت.
هوش مصنوعی: علی، شیر خدا و در ورودی بهشت من است. او مشکلات را حل میکند و مادرم، که بهترین زنان است، نیز مقام والایی دارد. من سرور و رهبر همه آزادگان هستم.
هوش مصنوعی: شما به طور کامل و بیرحمانه نوجوانان قهرمانم را از بین بردید و به خاطر دشمنیتان، دختران و خواهرانم را دربدر کردید.
هوش مصنوعی: مرگ عباس، دلیر و ریشهدار، همچون کمانی درنوردید و اکنون من، زخم جدایی از اکبر جوان را احساس میکنم.
هوش مصنوعی: آیینه حق به سمت آسمان نگاه کرد و با خداوند خود گفتگو کرد و از او خواست ای خدای مهربان!
هوش مصنوعی: من در این مسیر با دلی تشنه به انتظارت نشستهام و از همه چیز گذشتهام، تا در روز قیامت، تو گناهان شیعیانم را ببخشی.
هوش مصنوعی: ترکی با صداقت و ارادت خود به درگاه تو آمده و میگوید: ای امید یگانه من! مرا از در رحمت و بخشش خود دور نکن.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
سر گران تا کی ز من ساقی بده رطلی گرانم
کز سبک مغزی ز پای افکند دور آسمانم
شیشۀ صبرم شکست از سنگ عبرت چرخ گردون
خُم به دست آرَم یکی ، در سایهٔ خُم دِه امانم
بر جبین از من میفکن عقده چون ناخوانده مهمان
[...]
گرچه سخت افتاده در دام طبیعت مرغ جانم
هرگز از خاطر نخواهد شد هوای آشیانم
رهروان کوی جانان را ز رحمت باز گویید
کای رفیقان من هم آخر مردم این کاروانم
حالیا معذورم از رفتن که چندی مصلحت را
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.