عیان دید ناگه بر آن لب چو خال
مگس سیر شد از شکر ز انفعال
در جواب او
به بازار بنمود چون نان جمال
برفت از دل لوت خواران ملال
ز دستم ببینید صد پاره شد
تن مرغ بریان درین دم و بال
هریسه از آن است برهم زده
که روغن مر او را کند پایمال
شفای دل و راحت جان ماست
کباب و، الهی نبیند زوال
از آن دیده ام دوش بغرا به خواب
که ماهیچه باشد مرا در خیال
بنه خواجه از گوشت سودای خام
چو از پختگی یافت بریان کمال
چو صوفی بنوش و بنوشان کنون
تو از مال خود خواجه چندین منال
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.