گنجور

میرزا آقاخان کرمانی » نامهٔ باستان » بخش ۲۱ - فتوحات سیروس در لیدیه و یونان و بابل و مشرق زمین

 

چو از کار مدیه بپرداخت شاه

سوی لیدیا راند یکسر سپاه

که جنگی کرازوس با دستگاه

گذر داده بودی به سرحد سپاه

سپاهش فزون بود از صد هزار

[...]

میرزا آقاخان کرمانی
 

میرزا آقاخان کرمانی » نامهٔ باستان » بخش ۲۲ - برداشتن سیروس دل از جهان و گوشه گزیدن

 

به بلخ اندر آتشکده نوبهار

سروتن بشست آن شه نامدار

غمی شد ز پیکار و سیر از بدی

بر او تافت یک خوره ایزدی

پر اندیشه شد مایه ور جان شاه

[...]

میرزا آقاخان کرمانی
 

میرزا آقاخان کرمانی » نامهٔ باستان » بخش ۲۳ - کشتن دمور سیروس را

 

وز آن روی سیروس در باختر

تبه گشت بر دست قوم تتر

زنی کش تومیریس گفتند نام

به کین پسر بد بسی تلخ کام

که شاهش به آوردگه کشته بود

[...]

میرزا آقاخان کرمانی
 

میرزا آقاخان کرمانی » نامهٔ باستان » بخش ۲۴ - شاهنشاهی کیکاوس

 

همان گاه کاوس کی بود خوش

که بگرفت سودان و مصر و حبش

مگر بود سودابه دخت خدیو

ز دریاش بردند زی شاه نیو

اماسیس فرعون مصری نژاد

[...]

میرزا آقاخان کرمانی
 

میرزا آقاخان کرمانی » نامهٔ باستان » بخش ۲۵ - خروج گماتا و مردن کاوس

 

به گاهی که از مصر آمد به شام

مغی نامور بود جاماسب نام

ز ارکادرس خواست و آواز داد

که من برته ام شاه خسرو نژاد

جهان را یکی شهریار نوام

[...]

میرزا آقاخان کرمانی
 

میرزا آقاخان کرمانی » نامهٔ باستان » بخش ۲۶ - پادشاهی اسفندیار

 

خوشا گاه فرخ یل اسفندیار

ندیده است گیتی چو او یک سوار

که خوانند او را شه داریوش

مگر خود سپنداست نام سروش

همانا که وشتاسب بودش پدر

[...]

میرزا آقاخان کرمانی
 

میرزا آقاخان کرمانی » نامهٔ باستان » بخش ۲۷ - جنگ های داریوش و فتوحات او

 

در ایام این شاه والاتبار

پرآشوب شد گیتی از هر کنار

چو شد پادشاهی برین شاه راست

زهر کشور آوای بدخواه خواست

زیونان و از بابل و میدیا

[...]

میرزا آقاخان کرمانی
 

میرزا آقاخان کرمانی » نامهٔ باستان » بخش ۲۸ - شاهنشاهی زریر بزرگ و رفتن او به یونان

 

پس از وی زرکسیس کش پور بود

هم از دخت سیروس وخشور بود

به گاه مهی اندر آمد دلیر

همانا که او بود فرخ زریر

در ایام وی باز یونانیان

[...]

میرزا آقاخان کرمانی
 

میرزا آقاخان کرمانی » نامهٔ باستان » بخش ۲۹ - شمه ای از بزرگی زریر و قصه ی استرو مردخا

 

زشاهان فزون بود او را منش

که بگذشت ستراپش از بیست و شش

یکی شارسان ساخت زرنوش نام

به شوش اندر آن زیستی شاد کام

بیاراست جشنی چو خرم بهار

[...]

میرزا آقاخان کرمانی
 

میرزا آقاخان کرمانی » نامهٔ باستان » بخش ۳۰ - شاهنشاهی اردشیر دراز دست ملقب به بهمن

 

پس از وی کی نامدار اردشیر

که ارتاگزرسیس خواندش زریر

نشاندش توانه به گاه مهی

همی تافتی چون مه خرگهی

به زانو رسیدی مگر دست او

[...]

میرزا آقاخان کرمانی
 

میرزا آقاخان کرمانی » نامهٔ باستان » بخش ۳۱ - سرکشی کردن مکابیز با اردشیر

 

برآشفت جنگی مکابیز گرد

که داماد شه بود و با دستبرد

به شام و فنیسی چو برگشت باز

ابا شاه گو سرکشی کرد ساز

بسی جنگ ها کرد و پیروز شد

[...]

میرزا آقاخان کرمانی
 

میرزا آقاخان کرمانی » نامهٔ باستان » بخش ۳۲ - جنگ های اردشیر در مغرب

 

وزان سو چو از مصر پرداخت شاه

به یونان فرستاد از نو سپاه

سپهدارشان ارتباز دلیر

که لیدی بدو داد فرخ زریر

تباک آن یل نامدار گزین

[...]

میرزا آقاخان کرمانی
 

میرزا آقاخان کرمانی » نامهٔ باستان » بخش ۳۳ - شاهنشاهی زریر ثانی و شغاد برادرش

 

پس از وی زرکسیس بر شد به گاه

که او بود فرزند مهتر زشاه

مگر مادرش بود داماسپی

نژادش همی بود گشتاسبی

همانا برادرش بودی شغاد

[...]

میرزا آقاخان کرمانی
 

میرزا آقاخان کرمانی » نامهٔ باستان » بخش ۳۴ - شاهنشاهی داراب بن بهمن

 

بیامد به سر تاج شاهی نهاد

بزرگان گرفتند گرد شغاد

ببستند و بردند نزدیک شاه

به خاکسترش کرد دارا تباه

چو دارا به تخت کیی بر نشست

[...]

میرزا آقاخان کرمانی
 

میرزا آقاخان کرمانی » نامهٔ باستان » بخش ۳۵ - سرگذشت ساسان پور بهمن

 

برادر بد او را یکی شیرگیر

که ساسان همی خواندش اردشیر

زکار برادر دلش بررمید

که شه زادگان را همی سر برید

سراسیمه گردید از کار او

[...]

میرزا آقاخان کرمانی
 

میرزا آقاخان کرمانی » نامهٔ باستان » بخش ۳۶ - سرکشی مصریان و جنگ داراب با یونانیان

 

سپس مصریان سر برافراشتند

زستراپ شه روی برکاشتند

جوانی که امیرته اش بود نام

سبک تیغ کین برکشید از نیام

ابر مصریان گشت فرمانروا

[...]

میرزا آقاخان کرمانی
 

میرزا آقاخان کرمانی » نامهٔ باستان » بخش ۳۷ - شاهنشاهی اردشیر ثانی معروف به منسومون

 

پس از مرگ داراب شاه اردشیر

نشست از برگاه شاهی دلیر

هریدوت خوانده ورا منسومون

که بختش جوان بود و رایش فزون

به شهری که خوانند پارزگراد

[...]

میرزا آقاخان کرمانی
 

میرزا آقاخان کرمانی » نامهٔ باستان » بخش ۳۸ - جنگ های اردشیر در خاک یونان

 

پس از کار سیروس در لیدیا

تژاو گزین گشت فرمانروا

ازونتاس داماد شاه اردشیر

به همراه بد با تژاو دلیر

چو تیسافرن سوی لیدی رسید

[...]

میرزا آقاخان کرمانی
 

میرزا آقاخان کرمانی » نامهٔ باستان » بخش ۳۹ - جنگ های اردشیر در شیپر و کادوزین

 

دگر شیپریان سر برافراشتند

زفرمان شه روی برکاشتند

به شهر سالامین که بد پایتخت

اراکور را سرکشی بود سخت

شهنشاه کشتی بسی کرد ساز

[...]

میرزا آقاخان کرمانی
 

میرزا آقاخان کرمانی » نامهٔ باستان » بخش ۴۰ - جنگ اردشیر با مصریان

 

سپس رفتن مصر را ساز کرد

در گنج های کهن باز کرد

زدریا و خشکی سپه بی شمار

سوی مصر راند از در کارزار

سپهبد بدی رشنواد دلیر

[...]

میرزا آقاخان کرمانی
 
 
۱
۲
۳
۴
۶
sunny dark_mode