گنجور

سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸۰

 

گویند که راستی چو زر کانیست

سرمایهٔ عز و دولت و آسانیست

گر راست به هر چه راستست ارزانیست

من راستم آخر این چه سرگردانیست

سنایی
 

میبدی » کشف الاسرار و عدة الابرار » ۵- سورة المائدة- مدنیة » ۱ - النوبة الثالثة

 

خصمان گویند که این سخن زیبا نیست

خورشید نه مجرم ار کسی بینا نیست.

میبدی
 

میبدی » کشف الاسرار و عدة الابرار » ۱۰- سورة یونس - مکیة » ۴ - النوبة الثالثة

 

خصمان گویند کین سخن زیبا نیست

خورشید نه مجرم ار کسی بینا نیست

میبدی
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب السادس: فی ما هو جامع لشرایط العشق و المشاهَده و الحسن و الموافقه و ما یلیق بهذا الباب » شمارهٔ ۲۱

 

ای دل هوس عشق تو را تنها نیست

کس نیست که در سرش ازین سودا نیست

صفرا مکن ارچه دلبرت اینجا نیست

کاینجا که تُوی جایگه صفرا نیست

اوحدالدین کرمانی
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب العاشر: البهاریات » شمارهٔ ۲۸

 

امشب طرب تمام در دلها نیست

یا هست ولی در دل من تنها نیست

بیچاره دلم بدان سبب برجا نیست

کان کاو همه جنت است و شخص اینجا نیست

اوحدالدین کرمانی
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب العاشر: البهاریات » شمارهٔ ۲۹

 

امشب زطرب هیچ اثر پیدا نیست

ور هست مگر در دگری در ما نیست

حظّی زسماع امشب آن ما نیست

کان مونس روزگار ما اینجا نیست

اوحدالدین کرمانی
 

نجم‌الدین رازی » مرصاد العباد من المبدأ الی المعاد » باب سیم » فصل چهارم

 

گفتا هر دل بعشق ما بینا نیست

هر جان صدف گوهر عشق ما نیست

سودای وصال ما تراتنها نیست

لیکن قد این قبا بهر بالا نیست

نجم‌الدین رازی
 

نجم‌الدین رازی » رسالهٔ عشق و عقل (معیار الصدق فی مصداق العشق) » بخش ۶ - فصل

 

گفتا هر دل بعشق ما بینا نیست

هر جان صدف گوهر عشق ما نیست

سودای وصال ما ترا تنها نیست

لکن قد این قبا بهر بالا نیست

نجم‌الدین رازی
 

نجم‌الدین رازی » مجموعهٔ اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۵

 

گفتا: هر دل به عشق ما بینا نیست

هر جان صدف گوهر عشق ما نیست

سودای وصال ما ترا تنها نیست

لیکن قد این قبا به هر بالا نیست

نجم‌الدین رازی
 

مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۹۸

 

ای عقل برو که عاقلی اینجا نیست

گر موی شوی موی ترا گنجانیست

روز آمد و روز هر چراغی که فروخت

در شعلهٔ آفتاب جز رسوا نیست

مولانا
 

مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۱۹

 

درویشی و عاشقی به هم سلطانیست

گنجست غمِ عشق ولی پنهانیست

ویران کردم بدست خود خانهٔ دل

چون دانستم که گنج در ویرانیست

مولانا
 

مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۹۵

 

گم باد سَری که آن سَران را پا نیست

وان دل که بجان غرقهٔ این سودا نیست

گفتند در این میان نگنجد موئی

من موی شدم از آن مرا گنجانیست

مولانا
 

مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۰۹

 

مرغ جان را میل سوی بالا نیست

در شش جهتش پر زدن وپروا نیست

گفتی به کجا پرد که او را یابد

نی خود بکجا پرد که آنجا جا نیست

مولانا
 

مجد همگر » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۹۴

 

زلف تو که دل در شکنش زندانیست

دزد است و به آویختگی ارزانیست

دل برد و هزار کس گواهند بر این

وان شوخ هنوز برسر پیشانیست

مجد همگر
 

مجد همگر » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۹۵

 

در سینه دلم که گنج لعل کانیست

رویش ز ستمهای تو در ویرانیست

سرگردانم ز من چه گردانی سر

خود بهر من از تو همه سرگردانیست

مجد همگر
 

ابن یمین » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۸۹

 

ایدوست سر و پای فلک پیدا نیست

نیکی و بدیش هیچ پا بر جا نیست

گر با تو کند دشمنی ایدوست مرنج

کین با همه هست با تو این تنها نیست

ابن یمین
 

ابن یمین » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۶۳

 

یک غم نبود کز تو نصیب ما نیست

وز حسن خودت بحال ما پروا نیست

من واله لبهای توام لیک چه سود

سامان سخن گفتن از آن لبها نیست

ابن یمین
 

ابن یمین » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۷۳

 

جانا لب میگون تو روح ما نیست

دارم نظری با تو ولی تنها نیست

تو یوسف حسنی و چهی در زنخت

دیدم که هزار جان در او زندانیست

ابن یمین
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۰۳

 

جز محنت و غصه حاصل دنیا چیست

حال بدو نیک این جهان پیدا نیست

کاش این دو سه روز هم نمیبود کسی

کاین زندگی ارزنده این غوغا نیست

اهلی شیرازی
 

رضی‌الدین آرتیمانی » رباعیات » رباعی شماره ۱۷

 

ما را غم دی و محنت فردا نیست

آن را چه خوریم غم که پا بر جا نیست

یکدم فرصت به هر دو عالم ندهیم

کم فرصتی ار کند فلک با ما نیست

رضی‌الدین آرتیمانی
 
 
۱
۲
sunny dark_mode