×
خاقانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۲۸۳
یارب ز حال محنت خاقانی آگهی
در حال او به عین عنایت نگاه کن
یا روز بخت بیهنرش را سپید دار
یا خط عمر بیخطرش را سیاه کن
حکیم نزاری » غزلیات » شمارهٔ ۹۹۲
ای دل حصارِ همّتِ مردان پناه کن
دنیا و دین به مرتبه تسلیمِ راه کن
تا طفلِ نفس خو کند از شیرِ حرصباز
پستانِ حرص و آز و هوا سر سیاه کن
آیینه است نفس و در او نقشِ آرزو
[...]
بابافغانی » دیوان اشعار » ترکیبات » در منقبت حضرت امام حسین و ائمه اطهار علیهم السلام
ای دل ثنای وحدت ذات اله کن
بر حال خویش خیل ملک را گواه کن
از شرح دانه های در شاهوار عرش
کلک از عطارد و ورق از مهر و ماه کن
سوی بهشت آدم و آل عبا خرام
[...]
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۷۸
بگذر ز عقل و فیض محبت نگاه کن
بردار شمع را و تماشای ماه کن
نزدیک این خرابه شدن از برای چیست
از دور چون ستاره به دنیا نگاه کن
در آسیا لذیذ بود نان آسیا
[...]
شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۹ - گدا پادشاه کن
ای طلعت تو خنده به خورشید و ماه کن
زلف تو روز روشن مردم سیاه کن
خال تو آتشی است دل آفتابسوز
خط تو سایهای است سیه روی ماه کن
یعقوبها ز هجر تو بیتالحزننشین
[...]