گنجور

کسایی » دیوان اشعار » درد ِ پیری

 

از عمر نمانده‌ست برِ من مگر آمُرغ

در کیسه نمانده‌ست برِ من مگر آخال

تا پیر نشد مرد نداند خطر عمر

تا مانده نشد مرغ نداند خطر بال

ای گمشده و خیره و سرگشته کسایی

[...]

۳ بیت
کسایی
 

فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۱۱ - در مدح عضدالدوله امیر یوسف بن ناصر الدین گوید

 

عشق نو و یار نوو نوروز و سر سال

فرخنده کناد ایزد بر میر من این حال

روزیست که در سال نیابند چنین روز

سالیست که در عمر نیابند چنین سال

در روی من امروز بخندد لب امید

[...]

۳۶ بیت
فرخی سیستانی
 

ناصرخسرو » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۳۹

 

این باز سیه پیسه نگر بی‌پر و چنگال

کو هیچ نه آرام همی یابد و نه هال

بی آنکه ببینش تو خوش خوش برباید

گاهی زن و فرزند گهی جان و گهی مال

چون بر تو همی تیز کند چنگ پس او را

[...]

۳۴ بیت
ناصرخسرو
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۰۸ - در مدح ابونصر محمد (مملان)

 

از پار مرا حال بسی خوشتر امسال

همواره بدینحال بماناد مرا حال

فرخنده تر امسال ز هر سال مرا عید

افزوده تر امسال ز هر سال مرا مال

من پار همین عید ز نادیدن سروی

[...]

۲۹ بیت
قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۱۱ - در مدح شمس الدین

 

ای مشک فشان زلفین ای غالیه گون خال

با هر دو بود غالیه و مشک چون آخال

بندیست مرا بر دل هر ساعت از آن زلف

حالی است مرا در دل هر ساعت از آن خال

خیره شود از سنبل تو بوالعجب و نیز

[...]

۳۹ بیت
قطران تبریزی
 

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۳۱۴ - قصیده

 

فتح و ظفر و نصرت و پیروزی و اقبال

با عز خداوند قرین بودند امسال

مشهور شد از رایت او آیت مهدی

منسوخ شد از هیبت او فتنه دجال

شاهان سرافراز نهادند بدو روی

[...]

۲۱ بیت
مسعود سعد سلمان
 

ابوالفرج رونی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۴۸ - در مدح سیف الدوله محمود

 

فتح و ظفر و نصرت و فیروزی و اقبال

با عز خداوند قرین بودند امسال

مشهور شد از رایت او آیت مهدی

منسوخ شد از هیبت او فتنه دجال

شاهان سرافراز نهادند بدو روی

[...]

۲۱ بیت
ابوالفرج رونی
 

امیر معزی » قصاید » شمارهٔ ۲۸۴

 

بگذشت مه روزه و آمد مه شوال

اکنون من و ساقی و می و مطرب و قوال

نائب نتوان بود که بیکار بمانند

ساقی و می و مطرب و قوال به شوال

کردند شب عید همه نور ز قندیل

[...]

۴۱ بیت
امیر معزی
 

انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۳۲۳ - در مطایبه

 

گویند که در طوس گه شدت گرما

از خانه به بازار همی شد زنکی لال

بگذشت به دکان یکی پیر حصیری

بر دل بگذشتش که اگر نیست مرا مال

تا چون دگران نطع خرم بهر تنعم

[...]

۹ بیت
انوری
 

قاسم انوار » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۱۸

 

ما گنج قدیمیم درین دیر کهن سال

ما را چه بود گر بشناسی بهمه حال؟

ای خواجه سر سال شد و نوبت مستیست

مستان خرابیم، نه امسال چو هر سال

معشوق چو جانست و ندانم که چه جانست؟

[...]

۷ بیت
قاسم انوار
 

یغمای جندقی » دیوان اشعار » مراثی و نوحه‌ها » شمارهٔ ۱

 

تا صعوه ز شاهین نپسندد به همه حال

بازان هما فال

۱ بیت
یغمای جندقی
 

آشفتهٔ شیرازی » غزلیات » شمارهٔ ۶۶۶

 

بر برگ سمن میزنی از مشک طری خال

وحشی است غزال تو و خلقیش زدنبال

از خال تو روشن بودم دیده نبینی

بی نور بود چشم چو خالیست از آن خال

مژگان تو آن نشتر فصاد که از نیش

[...]

۱۴ بیت
آشفتهٔ شیرازی
 

صفی علیشاه » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۶

 

بس دی شد و اُردی شد و شعبان شد و شوال

بگذشت بسی هفته بسی ماه بسی سال

یادت بنیامد یک از آن عده به منوال

وین نیست شگفتی که ز خوبان بود اهمال

در وعده و میثاق که بندند به اجمال

[...]

۳ بیت
صفی علیشاه
 

ملک‌الشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۱۵۰ - تشبیب

 

ای بر گل سوری زده از مشک سیه خال

وز عود خط آراسته بر چینی تمثال

لعبت نبود چون تو دل‌آشوب و دل‌آوبز

آهو نبود چون تو سیه‌چشم و سیه‌خال

ای دست نکویی به بناگوش تو زان زلف

[...]

۱۲ بیت
ملک‌الشعرا بهار