گنجور

یغمای جندقی » دیوان اشعار » سرداریه » رباعیات » شمارهٔ ۳۰

 

واعظ در باغ سبزش روضه مینواست

وان کرمک پس مرز و خیار لب جو است

افتادش از این بهاره کاری غرض آنک

تا بر سر پالیز کسان گیرد دوست

یغمای جندقی
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۱ - ابوسعید مهنه قُدِّسَ سِرُّه

 

از کعبه، رهی است تا به مقصد پیوست

وز جانب میخانه ره دیگر هست

لیکن ره میخانه ز آبادانی

راهی است که کاسه می‌توان داد به دست

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۳ - احمد جامی قُدِّس سِرُّه

 

یارم ز خرابات درآمد سرمست

مانند لب خویش می لعل به دست

گفتم صنما من از تو کی خواهم رست

گفتا نرهد هر آنکه در ما پیوست

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۳۸ - بهائی عاملی طاب ثراه

 

در میکده دوش زاهدی دیدم مست

تسبیح به گردن و صراحی بر دست

گفتم ز چه در میکده جا کردی گفت

از میکده هم به سوی حق راهی هست

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۶۴ - روزبهان شیرازی قُدِّسَ سِرُّه العزیز

 

زنهار درآن کوش که باشی پیوست

مقبول کسان گرت برآید از دست

مگذار که افتی از نظر، مردان را

هرچیز که از طاق دل افتاد شکست

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۴۱ - مشفقی دهلوی

 

آن کس که به عشق، بسته پیمانِ درست

در کفر نهان ساخته ایمانِ درست

دارد به خلاف روش بوالهوسان

صد پاره دلی زیر گریبان درست

از سینه غبار غم نمی‌باید شست

[...]

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۵۲ - نجم الدین خوارزمی قُدِّسَ سِرّه

 

چوننیست ز هرچه نیست جز باد به دست

چون هست به هرچه هست نقصان و شکست

پندار که هست هرچه در عالم نیست

انگار که نیست هرچه در عالم هست

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۳ - افضل کاشی نَوَّر اللّه مَرقده

 

تا گوهر جان در صدف تن پیوست

از آبِ حیات صورتِ آدم بست

گوهر چو تمام شد صدف تا بشکست

بر طَرْفِ کُله گوشهٔ سلطان ننشست

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۳ - افضل کاشی نَوَّر اللّه مَرقده

 

اجزای پیاله‌ای که درهم پیوست

بشکستن آن روا نمی‌دارد مست

چندین سرو پای نازنین و سر و دست

از بهر چه ساخت وز برای چه شکست

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۶۰ - طالب جاجرمی

 

در کوچهٔ عاشقی به پیمان درست

می‌گفت به من اهل دلی روز نخست

طالب مطلب کسی که او غیر تو جست

رو طالب آن باش که او طالب تست

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۷۵ - فکری خراسانی

 

فانی شو و اقلیم بقا آر به دست

در دوست کسی رسید کز خویش برست

از هستی خویش بود سرگشته حباب

آن لحظه که نیست شد به دریا پیوست

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۹۵ - نصیر الدّین طوسی قُدِّسَ سِرُّه

 

اول ز مکونات عقل و جان است

وندر پی او نُه فلک گردان است

زینها چه گذر کنی چهار ارکان است

پس معدن و پس نبات و پس حیوانست

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » فردوس در شرح احوال متأخرین و معاصرین » بخش ۲ - آگه شیرازی

 

ای بندگی تو گشته از روز الست

مقصود جهانیان چه هشیار و چه مست

عمرم همه صرف خودپرستی گردید

اما چه توان نمود این است که هست

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » فردوس در شرح احوال متأخرین و معاصرین » بخش ۴۵ - کامل خراسانی

 

ای آنکه به دلبری تویی بالادست

عمری است که گشته‌ام به دامت پابست

پایی به سرم نه که فتادم از پا

دستی به دلم رسان که رفتم از دست

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » فردوس در شرح احوال متأخرین و معاصرین » بخش ۵۹ - نشاط اصفهانی

 

گر ره به خدا جویی در گام نخست

نقش خودی از صفحهٔ جان باید شست

گم گشته ز تو گوهر مقصود تو خود

تا گم نشوی گم شده نتوانی جست

رضاقلی خان هدایت
 
 
۱
۱۸
۱۹
۲۰
۲۱
۲۲
sunny dark_mode