×
نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش اول » شمارهٔ ۱۵۹
آنکه رفت از برم گر آید باز
جان رفته بتن درآید باز
صبح عیش از افق بتابد نور
ظلمت شام غم سرآید باز
باده پیما شود لب ساقی
[...]
نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش اول » شمارهٔ ۱۶۰
ساقیا زان شراب شورانگیز
شوری اندر دل کباب انگیز
مژده یاران که زاهدی افکند
در خم باده خرقه پرهیز
دل که خالیست از محبت غیر
[...]
نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش اول » شمارهٔ ۱۶۱
چرا باشم دلا ناکام امروز
که مهرم رخ نمود از بام امروز
فشاندم بس ز دیده دانه اشک
همائی آمدم در دام امروز
دلم آرام از آن دارد که دارد
[...]
نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش اول » شمارهٔ ۲۱۵
ما مقیمان تخت تحمیدیم
سرفرازان تاج تمجیدیم
می فروشان مصطب توحید
باده نوشان بزم تجریدیم
دریکتای قلزم وحدت
[...]