گنجور

نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۱۵ - زاری کردن مجنون در عشق لیلی

 

مجنون چو شنید پند خویشان

از تلخی پند شد پریشان

نظامی
 

نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۱۶ - بردن پدر مجنون را به خانهٔ کعبه

 

چون رفت به خانه سوی خویشان

گفت آنچه شنید پیش ایشان

نظامی
 

نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۲۲ - جنگ کردن نوفل با قبیلهٔ لیلی

 

انگیخت میانجی‌یی ز خویشان

تا صلح دهد میان ایشان

نظامی
 

نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۲۴ - مصاف کردن نوفل بار دوم

 

گم کرد پی از میان ایشان

می‌رفت چو ابر دل‌پریشان

نظامی
 

نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۴۳ - وفات یافتن ابن سلام شوهر لیلی

 

از حشمت شوی و شرم خویشان

می‌بود چو زلف خود پریشان

نظامی
 

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۵۲۹

 

زین خوش پسران و شکل ایشان

بیگانه شدم ز جمله خویشان

خوبان همه شهر و یک دل من

بیچاره دلم به دست ایشان

با ما سر راستی ندارند

[...]

امیرخسرو دهلوی
 

وحیدالزمان قزوینی » شهرآشوب کوچک » بخش ۷ - صفت زرگران

 

خواهد دل خسته ی پریشان

انگشتر زینهار از ایشان

وحیدالزمان قزوینی
 

حزین لاهیجی » مثنویات » تذکرة العاشقین » بخش ۲ - در مناجات باری تعالی عزّ اسمهُ

 

یا رب، به نشید سینه ریشان

یا رب به نیاز مهرکیشان

حزین لاهیجی
 
 
sunny dark_mode