×
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۱۵ - زاری کردن مجنون در عشق لیلی
مجنون چو شنید پند خویشان
از تلخی پند شد پریشان
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۱۶ - بردن پدر مجنون را به خانهٔ کعبه
چون رفت به خانه سوی خویشان
گفت آنچه شنید پیش ایشان
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۲۲ - جنگ کردن نوفل با قبیلهٔ لیلی
انگیخت میانجییی ز خویشان
تا صلح دهد میان ایشان
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۲۴ - مصاف کردن نوفل بار دوم
گم کرد پی از میان ایشان
میرفت چو ابر دلپریشان
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۴۳ - وفات یافتن ابن سلام شوهر لیلی
از حشمت شوی و شرم خویشان
میبود چو زلف خود پریشان
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۵۲۹
زین خوش پسران و شکل ایشان
بیگانه شدم ز جمله خویشان
خوبان همه شهر و یک دل من
بیچاره دلم به دست ایشان
با ما سر راستی ندارند
[...]
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مجنون و لیلی » بخش ۲۷ - خرامش کردن سرو لیلی، با سرو قدان همسایه، سوی بوستان، و شناختن آزادهای آن نو بران را، و زبان سوسنی کشیدن، و غزلی جگر دوز، از یک اندازهای مجنون، به آواز نرم روان کردن، و بر دل لیلی زدن، و کاری آمدن، و باز جست کردن لیلی طیرگی بلبل خار نشین خود را، و آزمودن آن راوی تعطش لیلی را، سوی خونابهٔ مجنون و مرگ مجنون، به قبلهٔ کرم کردن، و سوخته شدن لیلی، و به گرمی در خانه باز آمدن، و به تب اجل گرفتار شدن
بی خویش ز گفت و گوی خویشان
وز طعنه چو زلف خود پریشان
جامی » هفت اورنگ » لیلی و مجنون » بخش ۹ - داستان مایل شدن مجنون به یکی از خوبان قبایل و محبوبان شیرین شمایل و از غیرت التفات وی با دیگری دل از وی برداشتن و هر دو را به هم بگذاشتن
آن شیوه چو دید قیس ازیشان
برخاست ز جای خود پریشان
جامی » هفت اورنگ » لیلی و مجنون » بخش ۲۲ - واقف شدن قبیله لیلی از عشق مجنون با وی و منع کردن وی از ملاقات با لیلی
زین گونه حکایت پریشان
رسوایی توست قصد ایشان
جامی » هفت اورنگ » لیلی و مجنون » بخش ۲۲ - واقف شدن قبیله لیلی از عشق مجنون با وی و منع کردن وی از ملاقات با لیلی
بیچاره چو با دل پریشان
شد همدم ماه مهر کیشان
جامی » هفت اورنگ » لیلی و مجنون » بخش ۳۱ - ملاقات کردن مجنون با شبان لیلی و خبر یافتن که مردان قبیله لیلی به غارت بیرون رفته اند و پیش لیلی رفتن وی
آن گفت فغان ز کینه کیشان
این گفت که باد مرگ ایشان
جامی » هفت اورنگ » لیلی و مجنون » بخش ۳۹ - زیادت شدن اندوه مجنون از شوهر کردن لیلی و از انسیان بگسستن و با وحشیان پیوستن
از پرتو عدل شه بر ایشان
بودند به هم ز صلح کیشان
حزین لاهیجی » مثنویات » تذکرة العاشقین » بخش ۲ - در مناجات باری تعالی عزّ اسمهُ
یا رب، به نشید سینه ریشان
یا رب به نیاز مهرکیشان
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » فردوس در شرح احوال متأخرین و معاصرین » بخش ۵۵ - مجمر اصفهانی رَحْمَةُ اللّهِ عَلَیه
ای سوز درون سینه ریشان
سوزان ز تو سینههای ایشان