گنجور

جامی » هفت اورنگ » لیلی و مجنون » بخش ۵۸ - در ختم کتاب و خاتمه خطاب

 

سحریست نتیجه سحرها

بحریست خزینه گهرها

جامی
 

اسیر شهرستانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۶

 

از مهر تو سینه ها اثرها

وز داغ تو دیده ها نظرها

پرواز فنا چه بی نشان است

در سینه نهفته بال و پرها

کم قدری اوج اعتبار است

[...]

اسیر شهرستانی
 

اسیر شهرستانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۷

 

شمشیر تو قبله گاه سرها

پروانه ناوکت جگرها

پرواز وفاست گلفشان تر

بر باد دهیم بال و پرها

چون برق که بر شفق بتابد

[...]

اسیر شهرستانی
 

طبیب اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸

 

دارد به سحر دعا اثرها

دست من و دامن سحرها

هر شب بامید وعده تو

چشمم شده فرش رهگذرها

از باخبران نشد سراغی

[...]

طبیب اصفهانی
 
 
sunny dark_mode