کمالالدین اسماعیل » ترکیبات » شمارهٔ ۱۴ - و قال ایضاً یرثی الصّدر السّعید رکن الدّین مسعود
بر هیچ آدمی اجل ابقا نمی کند
سلطان مرگ هیچ محابا نمی کند
عامست حکم میراجل بر جهانیان
این حکم بر من و تو بتنها نمی کند
غارت گر حوادث در خانۀ وجود
[...]
جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۴۴
درد مرا طبیب مداوا نمیکند
با من ز روی لطف مدارا نمیکند
دردیست در دلم که علاجش به دست اوست
وآن سنگ دل دواش مهیا نمیکند
تیغ ستم زند به دلخستگان هجر
[...]
اهلی شیرازی » دیوان اشعار » اشعار ترکیبی » شمارهٔ ۴ - ترکیب بند در مرثیه افضل الدین میرک گوید
دنیا وفا بمردم دانا نمیکند
خوش وقت آنکه میل بدنیا نمیکند
دنیا و هر چه هست در او دام و دانه است
او مرغ زیرک است که پروا نمیکند
آندم که یار گشت فلک تیغ میزند
[...]
کلیم » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۶
گر همتم کناره ز دنیا نمی کند
تقلید گوشه گیری عنقا نمی کند
تا ناخن از پلنگ نگیرد بعاریت
ایام از دلم گرهی وا نمی کند
از جور آشنا نرمد هر که آشناست
[...]
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۰۵
عاشق حذر ز آتش سودا نمی کند
مجنون ز چشم شیر محابا نمی کند
رطل گران نکرد دوا رعشه مرا
لنگر علاج شورش دریا نمی کند
گرد سبک عنان چه گرانی برد ز کوه
[...]
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۰۶
زاهد هوای عالم بالا نمی کند
این رود خشک روی به دریا نمی کند
آسوده است زاهد خشک از فشار عشق
شهباز قصد سینه صحرا نمی کند
در رستخیز رو به قفا حشر می شود
[...]