گنجور

سید حسن غزنوی » دیوان اشعار » ترجیعات » شمارهٔ ۱۷ - در مدح منتخب الملک حسن احمد گوید

 

ای دشمنان گرفته ز تو در زبان مرا

چون دوستان نبوده به دل یک زمان مرا

غمهات را گرفته ام اندر میان جان

جانا از آن گرفته غمت در میان مرا

گر زعفران بخنده در آرد پس از چه رو

[...]

سید حسن غزنوی
 

وحشی بافقی » گزیدهٔ اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۸

 

ننموده استخوان ز تن ناتوان مرا

پیدا شده فتیلهٔ زخم نهان مرا

تا زد به نام من غم او قرعهٔ جنون

شد پاره پاره قرعه صفت استخوان مرا

عمری به سر سبوی حریفان کشیده‌ام

[...]

وحشی بافقی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۲۷

 

از بس گرفت تنگی دل در میان مرا

در کام همچو غنچه نگردد زبان مرا

از بال سعی قوت پرواز رفته است

ورنه دهان مار بود آشیان مرا

از فکر رزق، چاک چو گندم به دل فتاد

[...]

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۲۸

 

از بس گرفت تنگی دل در میان مرا

در کام همچو غنچه نگردد زبان مرا

دام و قفس مگر ز دل من برآورد

خاری که می خلد به دل از آشیان مرا

تا هست آب تلخ درین بحر، چون صدف

[...]

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۶۵

 

(از رحم بر زمین نزد آسمان مرا

دارد بپا برای نشان این کمان مرا)

(چون سرو و بید سایه من دام عشرت است

هر چند میوه نیست درین بوستان مرا)

(از وصل گل مرا چه تمتع، که شرم عشق

[...]

صائب تبریزی
 

سیدای نسفی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۰

 

زد بر زمین چو نقش قدم آسمان مرا

هموار کرد پست و بلند جهان مرا

از جنبش نسیم گل از جای می روم

از بس که کرده موسم پیری خزان مرا

آبم بود ز اشک و چراغم زدود آه

[...]

سیدای نسفی
 

جویای تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۸

 

دارد همیشه عشق سخن ناتوان مرا

در تاب و تب چو شمع فکنده زبان مرا

در تنگنای جسم ز ضبط فغان شکافت

منقاروار هر قلم استخوان مرا

از خارخار ناوک مژگان او نماند

[...]

جویای تبریزی
 

جویای تبریزی » دیوان اشعار » ترجیعات » در منقبت امام علی (ع)‏

 

پیچد به خویش شعله صفت در دهان مرا

آندم که یا علی نبود بر زبان مرا

یک ذکر یا علی ولی در تمام عمر

نام خدا کفاف بود حرز جان مرا

تا رفته ام به حصن حصین محبتت

[...]

جویای تبریزی
 
 
sunny dark_mode