امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۵۷
افسوس ازین حیات که بر باد میرود
کآیین ما نه بر روش داد میرود
هردم ز من که پیروی دیو میکنم
بر آسمان فرشته به فریاد میرود
وه کاین دل خراب عمارت کجا شود؟
[...]
کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۲۹۸
آن سرو قد نگر که چه آزاد میرود
وآن غمگسار بین که چه دلشاد میرود
به روی سرو قامت گلبوی لالهرخ
با قد خوش خرام چو شمشاد میرود
بر بام هفت قلعه گردون ز بیدلان
[...]
اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۸۶
عمرم بآه و ناله و فریاد می رود
عمر عزیز من همه بر باد میرود
شیرین نماند و شوری خسرو که ظلم کرد
روز قیامت از دل فرهاد میرود
در هر قدم هزار گرفتار در رهند
[...]
اهلی شیرازی » دیوان اشعار » اشعار ترکیبی » شمارهٔ ۵ - ترکیب بند در مرثیه ظفر الاسلام صاعدی گوید
کی یاد دوست از دل ناشاد میرود
از دیده گر برفت کی از یاد میرود
تا او برفت همدم آه است جان ما
بیدوست جان ما همه بر باد میرود
او شد به خواب و فتنه برآورد دست جور
[...]
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۴۶
چون غمزه تو بر سر بیداد میرود
آسایش از قلمرو ایجاد میرود
سرو از چمن برون به دل شاد میرود
آزاده هر که میزید آزاد میرود
دل چیست کز فشار محبت نگردد آب
[...]
فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۰۲
بلبل ز شیوة تو به فریاد میرود
بوی گل از نسیم تو بر باد میرود
آواز تیشه مضطرب آید به گوش دل
شیرین مگر به دیدن فرهاد میرود!
زین دشت پابرهنه گذشتم چو گردباد
[...]
نیر تبریزی » غزلیات » شمارهٔ ۸۱
عمری که بیتو ای مه نوشاد میرود
سر داده خرمنی است که بر باد میرود
دور از کنار یار ز دریای چشم من
رودیست دجلهٔ که به بغداد میرود
شیرین به کامجویی و پرویز در نشاط
[...]