افسوس ازین حیات که بر باد میرود
کآیین ما نه بر روش داد میرود
هردم ز من که پیروی دیو میکنم
بر آسمان فرشته به فریاد میرود
وه کاین دل خراب عمارت کجا شود؟
سیل منش چنین که ز بنیاد میرود
زاهد به پند دادن و بیچاره مست را
خاطر به سوی لعبت ناشاد میرود
گاه خمار صد نیت توبه میکنم
چون ساقی آمد آن همه از یاد میرود
ای من غلام دولت آن نیک بندهای
کز بندگی نفس بد آزاد میرود
ضایع مکن به خنده و بازی به سان گل
این پنجروزه عمر که بر باد میرود
ای نفس، پند گیر که اختر به گردش است
ای مرغ، هوش دار که صیاد میرود
آهسته نِهْ به روی زمین پای، کآدمی
بر روی شاهدان پریزاد میرود
زخم زبان خسرو اثر کی کند ترا؟
نی، خود سخن به تیشه فرهاد میرود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر از دنیای فانی و زودگذری زندگی ابراز تأسف میکند و به ناپایداری آن اشاره میکند. او میگوید که هر روز بر اثر پیروی از هوای نفس، روحش به زوال میرود و فرشتگان از وضعیت او نگرانند. دل او در حال خراب شدن است و در این سیل مشکلات، نمیداند که کجا خواهد رفت. زاهدان با نصیحتهایشان به مستها کمکی نمیکنند و او خود را در بحرانی از یادآوری و فراموشی مییابد. شاعر به نفس خود هشدار میدهد که نباید تن به بازیهای دنیا دهد و به دوستداران لحظات زندگی اهمیت بدهد. او بر این نکته تأکید میکند که باید از غفلت پرهیز کند، چون زندگی بسیار کوتاه و ناپایدار است و در نهایت به سمت زیان میرود.
هوش مصنوعی: متأسفانه از این زندگی که به سرعت در حال گذر است ناراحت هستم، زیرا رفتار و اصول ما مطابق با عدل و انصاف نیست و به همین خاطر از بین میرود.
هوش مصنوعی: هر لحظه که من از شیطان پیروی میکنم، فرشتهای در آسمان به ناله و فریاد در میآید.
هوش مصنوعی: این دل خراب و ویران نمیداند کجا خواهد رفت. سیلی که در حال جاری شدن است، همه چیز را از ریشه نابود میکند.
هوش مصنوعی: زاهد در تلاش است تا نصیحتهایی به فرد مست بدهد، اما در این میان، حواسش به محبوبش جلب میشود و از این دلبری غافل میماند.
هوش مصنوعی: گاهی در حالت مستی و خوابآلودگی، تصمیم میگیرم که توبه کنم و دیگر گناه نکنم. اما هنگامی که ساقی و شراب آور میرسد، همه آن تصمیمات و نیتها از یادم میرود.
هوش مصنوعی: من به خدمت و اطاعت آن انسان نیکو میبالم که از بندگی نفس سرکش رهایی یافته است.
هوش مصنوعی: عمر کوتاه و زودگذر خود را به بازی و خندههای بیهوده تلف نکن، چون مثل گل، به سرعت از بین میرود.
هوش مصنوعی: ای جان، توجه کن که ستارهها دائما در حال تغییر و جابجایی هستند. ای پرنده، حواست باشد که شکارچی در حال نزدیک شدن است.
هوش مصنوعی: به آرامی پا بر زمین بگذار، چون آدمی بر روی موجودات زیبا و افسانهای حرکت میکند.
هوش مصنوعی: زخم زبان خسرو بر تو تأثیری ندارد. نه، خود کلمات دارند به تیشه فرهاد آسیب میزنند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
آن سرو قد نگر که چه آزاد میرود
وآن غمگسار بین که چه دلشاد میرود
به روی سرو قامت گلبوی لالهرخ
با قد خوش خرام چو شمشاد میرود
بر بام هفت قلعه گردون ز بیدلان
[...]
عمرم بآه و ناله و فریاد می رود
عمر عزیز من همه بر باد میرود
شیرین نماند و شوری خسرو که ظلم کرد
روز قیامت از دل فرهاد میرود
در هر قدم هزار گرفتار در رهند
[...]
چون غمزه تو بر سر بیداد میرود
آسایش از قلمرو ایجاد میرود
سرو از چمن برون به دل شاد میرود
آزاده هر که میزید آزاد میرود
دل چیست کز فشار محبت نگردد آب
[...]
بلبل ز شیوة تو به فریاد میرود
بوی گل از نسیم تو بر باد میرود
آواز تیشه مضطرب آید به گوش دل
شیرین مگر به دیدن فرهاد میرود!
زین دشت پابرهنه گذشتم چو گردباد
[...]
عمری که بیتو ای مه نوشاد میرود
سر داده خرمنی است که بر باد میرود
دور از کنار یار ز دریای چشم من
رودیست دجلهٔ که به بغداد میرود
شیرین به کامجویی و پرویز در نشاط
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.