گنجور

شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت اول » بخش چهارم - قسمت اول

 

فکر دگر نماند فغانی بیار جان

عاشق بدین خیال و تامل ندیده ام

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت اول » بخش چهارم - قسمت دوم

 

خاقانیا به تقویت دوست دل مبند

ور غصه و شکایت دشمن جگر مخور

بر هیچ دوست تکیه مزن کو به عاقبت

دشمن نماید و نبرد دوستی به سر

گر دوست از غرور هنربیندت نه عیب

[...]

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت اول » بخش پنجم - قسمت اول

 

بی درد دل حیات چو ذوقی نمی دهد

آسودگان به عمر خود آیا چه دیده اند

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت اول » بخش پنجم - قسمت اول

 

ای مردگان زخاک یکی سر بدر کنید

بر حال زنده ی بتر از خود نظر کنید

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت اول » بخش پنجم - قسمت اول

 

ای اهل شوق وقت گریبان دریدن است

دست مرا به سوی گریبان که می برد؟

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت اول » بخش پنجم - قسمت اول

 

شبها تو خفته، من به دعا کز تو دورباد

آه کسان که بهر تو در خون نشسته اند

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت اول » بخش پنجم - قسمت اول

 

ای غایب از دو دیده چنان در دل منی

کز لب گشودنت به من آزار می رسد

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت اول » بخش پنجم - قسمت اول

 

شبهای هجر را گذراندیم و زنده ایم

ما را به سخت جانی خود این گمان نبود

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت دوم » بخش اول - قسمت اول

 

بلبل اگر نه مست گل است این ترانه چیست؟

گر نیست عشق زمزمه ی عاشقانه چیست؟

ساقی اگر نه پرده فتادی زروی کار

می گفتمت که نغمه ی چنگ و چغانه چیست

پرواز کرد طایر ادراک سالها

[...]

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت دوم » بخش سوم - قسمت دوم

 

گفتم به عزم توبه نهم جام می ز کف

مطرب زد این ترانه که می نوش و لاتخف

آیا بود که صف نعالی بما رسد

چون بر بساط وصل زنند اهل قرب صف

بشناس قدر خویش که پاکیزه تر ز تو

[...]

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت دوم » بخش پنجم

 

آن خون گرفته ای که تو ساقی او شوی

پیدا شراب نوشد و پنهان جگر خورد

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت دوم » بخش پنجم

 

تیری زدی و زخم دل آسوده شد از آن

هان ای طبیب خسته دلان مرهم دگر

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت دوم » بخش پنجم

 

سرو امل بباغ چنان تازه گشت هان

پائی برون نه از در دروازه جهان

عزلت طلب که از غم این چار میخ دهر

گردون هفت خانه به عزلت دهد امان

افعی دهر اگر بزند بر دلت مترس

[...]

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت سوم » بخش سوم

 

یوسف وش آن که زود رود بهر فتح باب

محتاج التفات کلیدش نمی کنند

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت سوم » بخش پنجم - قسمت دوم

 

بر خاک من رسید پس از مرگ و هر گیاه

کآنرا نه بوی او بود از بیخ بر کنید

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر سوم » بخش پنجم - قسمت دوم

 

مطلوب جامی از طلبم گفته ای که چیست؟

مطلوب او همین که دهد جان در این طلب

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر سوم » بخش پنجم - قسمت دوم

 

هر مائده که دست ساز فلک است

یا بی نمک است یا سراسر نمک است

مائیم و پیر میکده و ذکر خیر او

امید ما به اوست، که داریم غیر او؟

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت اول » بخش اول - قسمت اول

 

جانی دگر نماند که سوزم زدیدنت

رخساره در نقاب زبهر چه میکنی؟

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت اول » بخش دوم - قسمت دوم

 

در وعده گاه وصل تو دل را قرار نیست

تمکین صبر و حوصله ی انتظار نیست

صد زخم بر تنم بود از ضرب تیغ عشق

اما یکی زمعجز عشق آشکار نیست

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت اول » بخش دوم - قسمت دوم

 

گفتم چگونه می کشی و زنده می کنی؟

از یک جواب کشت و جواب دگر نداد

زیر بار هجر بیمار است دل

وین تغافل های تو سرباری است

شیخ بهایی
 
 
۱
۲
۳
sunny dark_mode