×
شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت دوم » بخش اول - قسمت اول
زود چو شمعت فتد از سر کلاه
چند کنی موی سفیدت سیاه؟
شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت اول » بخش اول - قسمت دوم
تو شوخی بین که ادراک اندرین راه
نظر می افکند با چشم کوتاه
شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت اول » بخش اول
لباسی پوش چون خورشید و چون ماه
که باشد تا تو باشی با تو همراه
میرداماد » دیوان اشراق » مشرقالانوار » بخش ۳ - مناجات
مژده برم طالع خود را به گاه
وز سر تختش بربایم کلاه
فصیحی هروی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۲ - مدح محمد امین
امر چنان شد که بود چندگاه
معتکف درگه این پادشاه
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۹ - داستان حاتم طایی
رفت به تعجیل ز آرامگاه
قافله چون یک دو سه فرسنگ راه
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۹ - داستان حاتم طایی
بود شبی چون دل گمره سیاه
تیره درو چون مژه شمع نگاه
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۹ - داستان حاتم طایی
گشته ز بس ظلمت شب، روی ماه
همچو رخ صفحه ی مشقی سیاه
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۹ - داستان حاتم طایی
این سخنش کرد چو در گوش راه
جست سراسیمه چو از سینه آه
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۹ - داستان حاتم طایی
بود خوی افشان ز خجالت به راه
همچو تهیدست بر قرض خواه
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۱ - در تعریف خر خریدن ساده لوح
باز به بازار شد آن بی گناه
تا خر دیگر خرد از بهر راه
حزین لاهیجی » مثنویات » مطمح الانظار » بخش ۶ - دمیدن صبح تجلّی از افق هویّت ذات بر تنویر ظلمتکدهٔ انیّت جهان
غافل و آگاه گرفتند راه
روی به وحدتکدهٔ لاسواه
یغمای جندقی » دیوان اشعار » مراثی و نوحهها » شمارهٔ ۲۶
فارس افلاک را در قصد شاه کم سپاه
آه آه رزم جوی و کینه خواه
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۵۴ - خسرو دهلوی قُدِّسَ سِرُّه
طرفه زمانی است دمِ صبحگاه
هم ورعش خوش بود و هم گناه