قدسی مشهدی » مثنویها » شمارهٔ ۳۲ - مذمّت مدح خسان و فواید هجو ایشان و مذمّت شعرای طامع و کاذب
جز به هجا نظم نیابد نظام
زان که شود پنجه به ناخن تمام
جویای تبریزی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۵ - حکایت حاتم و سخاوت او
پیش همه بعد دعا و سلام
برد به آئین بزرگان طعام
جویای تبریزی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۵ - حکایت حاتم و سخاوت او
زود یکی ناقه برای طعام
همت من کرد ازان قوم وام
جویای تبریزی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۵ - حکایت حاتم و سخاوت او
سفرهٔ آراسته از هر طعام
مائده در وی نکویی تمام
مشتاق اصفهانی » دیوان اشعار » ماده تاریخ » شمارهٔ ۳۵ - تاریخ بنای تکیه
زبده اهل کرم آقا نبی
صاحب عز و شرف و احتشام
آنکه صحاب کف فیاض اوست
فیضرسان همه خاص و عام
آنکه ز خمخانه لطفش بود
[...]
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۶۷ - هاشمی کرمانی قُدِّسَ سِرّه
گفت به خادم که ز وجه حرام
مائدهای ساز ز نوعِ طعام
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۶۷ - هاشمی کرمانی قُدِّسَ سِرّه
گفت امیرش بنما این طعام
رزق حلال است به ما یا حرام
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۶۷ - هاشمی کرمانی قُدِّسَ سِرّه
میر تمر چونکه شنید این کلام
بر سر پا خاست به صدق تمام
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » فردوس در شرح احوال متأخرین و معاصرین » بخش ۶۰ - نادری کازرونی
بر ده و دو، معنی حق شد تمام
بر ده و دو باد هزاران سلام
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » فردوس در شرح احوال متأخرین و معاصرین » بخش ۷۲ - خلد - در خاتمهٔ کتاب و ذکر حالات و مقالات مؤلّف
فرخ و فرخنده و فرخ کلام
پختهٔ تو مایه ده هرچه خام
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » فردوس در شرح احوال متأخرین و معاصرین » بخش ۷۲ - خلد - در خاتمهٔ کتاب و ذکر حالات و مقالات مؤلّف
داده ز کف دانش و بینش تمام
پختهٔ تو رسته بکلی ز خام
صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۱۲ - در وصف غلام سیاه حضرت سیدالساجدین
همچو روبه شد به سوراخ هوام
از نهیبش جان شیرین در کنام
حاجب شیرازی » گزیدهٔ اشعار » سایر اشعار » شمارهٔ ۶ - ترکیب بند در مدح و میلاد آخرین ودیعه الهی بقیة الله الاعظم ارواح العالمین له الفدا
کاش که بدهند همه خاص و عام
ابروی مردانه او را سلام
کاش بگویند که از مقدمش
روی زمین شد همه بیت الحرام
کاش بگویند قیامت رسید
[...]
ایرج میرزا » مثنویها » زهره و منوچهر » بخش ۱
خواست به میلِ دل و وفقِ مرام
روزِ خوشِ خویش رسانَد به شام