گنجور

ناصر بخارایی » غزلیات » شمارهٔ ۵۱۲

 

لبت در نقطهٔ موهوم چون می در شکر پنهان

میانت می‌شود چون موی در بند کمر پنهان

چو خورشید رخت یک ذره پیدا نیست در چشم

ضرورت با خیال تو همی‌بازم نظر پنهان

ز دردت بی‌خبر گشتم، خبر چون گویم از دردت

[...]

۷ بیت
ناصر بخارایی
 

امیر شاهی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۹

 

مرا چشمی است از لعل تو در خون جگر پنهان

سری بر آستانت گشته اندر خاک در پنهان

به روی لاله‌گون یک ره به گلگشت چمن رفتی

ز شرم عارضت گل گشت تا سال دگر پنهان

مرا چون آشکارا می‌رود خون دل از دیده

[...]

۵ بیت
امیر شاهی
 

بابافغانی » دیوان اشعار » ترکیبات » ترکیب بند در رثاء سلطان یعقوب

 

تو رفتی از نظر اما نمیماند اثر پنهان

حقیقت کار خواهد کرد اگر پیدا اگر پنهان

۱ بیت
بابافغانی
 

هلالی جغتایی » غزلیات » شمارهٔ ۲۹۷

 

منم، چون غنچه، در خوناب زان گل برگ تر پنهان

دلم صد پاره و هر پاره در خون جگر پنهان

تماشای رخش، در دیده خوابی بود، پنداری

که من تا چشم وا کردم شد از پیش نظر پنهان

طبیبا، داغهای سینه را صد بار مرهم نه

[...]

۷ بیت
هلالی جغتایی
 

صائب » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۱۸۷

 

ز بی دردی نمی سازم به صندل دردسر پنهان

که سازم درد را از قدردانی از نظر پنهان

همان خون می چکد از شکوه دوری ز منقارش

اگر گردد چو مغز پسته طوطی در شکر پنهان

مگر از خانه آمد دلبر شبگرد من بیرون؟

[...]

۱۰ بیت
صائب
 

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۱۰

 

عرقها دارد آن شمع حیا لیک از نظر پنهان

به تمکینی که آتش نیست در سنگ آنقدر پنهان

چو آن اشکی که گردد خشک در آغوش مژگانها

به عشقت در طلسم نیشتر دارم جگر پنهان

زدم از آفت امکان به برق سایهٔ تیغت

[...]

۱۱ بیت
بیدل دهلوی
 

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۱۱

 

غرور خودنمایی تا کنیم از یکدگر پنهان

چو شمع‌ کشته در نقش قدم‌ کردیم سر پنهان

چو یاقوت از فسون اعتبار ما چه می‌پرسی

ز پاس آبرو داریم آتش در جگر پنهان

بنازم سبزهٔ خطی‌ که از سیر سواد او

[...]

۱۱ بیت
بیدل دهلوی