گنجور

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۸ - حکایت کردن شاپور از شیرین و شبدیز

 

به سِحری کآتشِ دل‌ها کند تیز

لبش را صد زبان هر صد شکرریز

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۸ - حکایت کردن شاپور از شیرین و شبدیز

 

دو پستانْ چون دو سیمین‌نارِ نوخیز

بر آن پستان گلِ بُستان درم‌ریز

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۸ - حکایت کردن شاپور از شیرین و شبدیز

 

نهاده نام آن شبرنگْ شبدیز

بر او عاشق‌‌تر از مرغِ شب‌آویز

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۲۰ - نمودن شاپور صورت خسرو را بار اول

 

پگه‌تر زان بتان عشرت‌انگیز

میان در بست شاپور سحرخیز

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۲۳ - پیدا شدن شاپور

 

به کار آی اندرین کارم به یک چیز

که روزی من به کار آیم تو را نیز

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۲۳ - پیدا شدن شاپور

 

چو مردان بر نشین بر پشت شبدیز

به نخجیر آی و از نخجیر بگریز

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۲۳ - پیدا شدن شاپور

 

به حکم آن که این شب‌رنگ شبدیز

به گاه پویه بس تند است و بس تیز

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۲۴ - گریختن شیرین از نزد مهین بانو به مداین

 

بت لشگرشکن بر پشت شبدیز

سواری تند بود و مرکبی تیز

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۲۴ - گریختن شیرین از نزد مهین بانو به مداین

 

وزان سوی دگر شیرین به شبدیز

جهان را می‌نوشت از بهر پرویز

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۲۵ - دیدن خسرو شیرین را در چشمه سار

 

که از پولاد کاری خصم خون‌ریز

درم را سکه زد بر نام پرویز

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۲۵ - دیدن خسرو شیرین را در چشمه سار

 

برون آمد پری‌رخ چون پری تیز

قبا پوشید و شد بر پشت شبدیز

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۲۵ - دیدن خسرو شیرین را در چشمه سار

 

هوای دل رهش می‌زد که برخیز

گُل خود را بدین شِکّر برآمیز

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۲۵ - دیدن خسرو شیرین را در چشمه سار

 

شگفت آمد دلش را کاین چنین تیز

بدین زودی کجا رفت آن دل‌آویز‌؟!

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۲۶ - رسیدن شیرین به مشگوی خسرو در مداین

 

به پرسش پرسش از درگاه پرویز

به مشگوی مداین راند شبدیز

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۲۷ - ترتیب کردن کوشک برای شیرین

 

زمین را گر بگوید کاِی زمین خیز

هوا بینی گرفته ریز بر ریز

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۲۸ - رسیدن خسرو به ارمن نزد مهین بانو

 

اجابت کرد خسرو گفت برخیز

تو می‌رو کآمدم من بر اثر نیز

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۲۹ - مجلس بزم خسرو و باز آمدن شاپور

 

زگال ارمنی بر آتش تیز

سیاهانی چو زنگی عشرت‌انگیز

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۲۹ - مجلس بزم خسرو و باز آمدن شاپور

 

از آن سرد آمد این کاخ دل‌آویز

که چون جا گرم کردی گویدت خیز

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۳۰ - رفتن شاپور دیگر بار به طلب شیرین

 

به حکم آن که گل‌گون سبک‌خیز

بِدو بخشم ز هم‌زادان شبدیز

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۳۰ - رفتن شاپور دیگر بار به طلب شیرین

 

پس آن‌گه گفت شاپورش که برخیز

که فرمان این چنین داده‌است پرویز

نظامی
 
 
۱
۲
۳
۴
۲۳
sunny dark_mode