گنجور

سلیمی جرونی » شیرین و فرهاد » بخش ۴۶ - نامه نوشتن خسرو به شیرین به تعزیت فرهاد

 

دل شیرین ز داغش گشت مجروح

مدامش کار نوحه بود چون نوح

سلیمی جرونی
 

وحشی بافقی » گزیدهٔ اشعار » مثنویات » در تاریخ بنای گرمابه

 

برونش را برای تربیت روح

به هر جانب در سد فیض مفتوح

وحشی بافقی
 

وحشی بافقی » فرهاد و شیرین » بخش ۱۴ - حکایت

 

ز راه نسبت هر روح با روح

دری از آشنایی هست مفتوح

وحشی بافقی
 

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۸ - قضا و قدر

 

نمانده قوتش در پنجه ی روح

به یک کشتی سفرها کرده با نوح

سلیم تهرانی
 

سیدای نسفی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۵ - در تعریف چهار باغ باقی جان

 

گچش پخته ز سرب و خشتش از روح

بود چوبش ز چوب کشتی نوح

سیدای نسفی
 

سیدای نسفی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۸ - در بیان تعریف طشت گر چنین گوید

 

چه سندان روی او آئینه روح

چه سندان لنگری در کشتی نوح

سیدای نسفی
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۶۷ - جنه‌‌الذات

 

دری از جنه‌‌الذاتست مفتوح

که صوفی خواند آنرا جنه‌‌الروح

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۲۰۶ - العباد الحقیقی و هم مظاهر الاسماء

 

خود این بابی بود مبسوط و مشروح

بعون حق نمایم بر تو مفتوح

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۳۲۷ - الفتح المطلق

 

خود این باب از بشارتهای ممدوح

بنصرالله و الفتح است مفتوح

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۴۹۲ - وجهه جمیع العابدین

 

بدن بینی بجنبش باشد از روح

بود در بحر کشتی شاهد از نوح

صفی علیشاه
 

صفای اصفهانی » دیوان اشعار » مثنوی » بخش ۱۰ - جواب

 

دم اجرای کشتی در یم نوح

فر احیای موتی از دم روح

صفای اصفهانی
 

صفای اصفهانی » دیوان اشعار » مثنوی » بخش ۱۲ - جواب

 

بهاری روح پرور چون دم روح

نجات ماسوی چون کشتی نوح

صفای اصفهانی
 

صفای اصفهانی » دیوان اشعار » مثنوی » بخش ۱۲ - جواب

 

می استی ناخدای قلزم روح

بساغر کن که باشد کشتی نوح

صفای اصفهانی
 
 
۱
۲
sunny dark_mode